تاریخ خبر: کد خبر: 7169

با بررسی موردی مداحی‌ عربی نزارالقطری و باسم کربلایی/

پیام اربعین امسال پیام اقتدار باشد نه ضعف و مظلومیت+نماهنگ

در سرود باسم با وعده شفاعت و برتری شیعیان مواجهیم، بدون اثری از مسائل امروز جهان اسلام و مستضعفین و عالم تشیع. اما در سرود نزارالقطری راهپیمایی اربعین و ولایت با مسائل امروز مستضعفین و مسلمین و شیعیان گره خورده، زبان حال هر یک از آن ها گفته می‌شود. علاوه بر این که مخاطب این سرود از کشورهای مختلف به نوعی زبان حال خود را در آن می‌ببیند، علاوه بر آن عاشورا و کربلا به صورت یک مسئله آخرتی و مذهبی صرف نیست و صورتی ظلم و طاغوت ستیزانه می‌یابد.

پیام اربعین امسال پیام اقتدار باشد نه ضعف و مظلومیت+نماهنگ

به گزارش «قاصدنیوز»، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان چندی است دوگانه ای را تحت عنوان «اقتدار و ضعف» در فرهنگ شیعی را مطرح کرده است. راهپیمایی میلیونی اربعین بستری است که از آن می توان در جهت فرهنگ سازی این مسئله استفاده کرد.

 

این استاد و پژوهشگر در یک سخنرانی خود گفت: در روایات هست که مؤمن تا دم ظهور مظلوم است. مظلومیت جریان حزب‌الله به این حرف‌هایی است که به او می‌زنند. مظلومیت جریان حزب‌الله به قدرناشناسی است که از آن می‌شود؛ یا فراوان متّهمش می‌کنند، یا قدردانی از آن نمی‌کنند. مظلومیت حزب‌الله به این است که نه‌تنها قدردانی نمی‌شود، بلکه تمسخر و توهین و استهزا هم می‌شود. خب این مظلومیت تا دم ظهور ادامه خواهد داشت. ولی الآن شما دارید می‌بینید که در کنار این مظلومیت، قدرتی هم فراهم آمده است. ضدّانقلابش هم وقتی می‌شنود که سردار ایرانی در منطقه به تن همه لرزه می‌اندازد، لذت می‌برد. خب این قدرت حق را نشان می‌دهد، ولی قدرتی که همین الآن هم درنهایت مظلومیت است. هردوی آن‌ها در کنار همدیگر هستند. ما باید دوره‌ای را سپری بکنیم که این دوره ما را مجهّز بکند برای ورود به عرصه اقتدار و برای اینکه آدم‌های بسیار با ظرفیتی بشویم.
 
 
پناهیان بر لزوم فرهنگ‌سازی و توجه به مضامین روضه‌ها، نوحه‌ها و اشعار در سفر اربعین تاکید کرد وگفت: در راهپیمایی اربعین محتوای عزاداری‌ها باید نسبت به گذشته که در قالب مظلومیت ارائه می‌شد تغییر پیدا کرده و در اوج اقتدار بیان شود. 
 
وی تصریح کرد: ادبیات اقتدار امت اسلامی و ادبیات حماسی باید در زیارت اربعین جاری شود.پناهیان با بیان اینکه مهمترین بنیانی که مردم عراق پی‌ریزی کرده‌‌اند محبت بی‌نظیر آنها نسبت به اهلبیت(ع) و خدمت به زائران حسینی است و گفت: ما نیز باید از این اقدام شیعیان عراق پیروی کنیم و تلاش کنیم ارتباطات قوی عاطفی با اهل ایمان برقرار کنیم و همچنین در اشعار و روضه‌ها به بیان اوج اقتدار حضرت سیدالشهداء بپردازیم.

 

وی در پایان با بیان اینکه الگوی ما در ادبیات عاشورایی باید کلام شهدا و اسرای کربلا باشد تصریح کرد: در این مورد می‌توان به مقام حضرت ابوالفضل(ع) تاسی کرد چرا که در زمان اجازه گرفتن از امام خود برای مبارزه با دشمنان اسلام اوج اقتدار را در کلام آن حضرت می‌توان مشاهده کرد که به قصد انتقام گرفتن از خون شهدا اجازه مبارزه خواستند.

 

در همین حال چندی پیش محمد صادق شهبازی در «تریبون مستضعفین» نوشت: همه چیز به صورت عینی برای ما ایرانی ها بعد از سقوط صدام شروع شد. صدا و سیما شروع به پخش گسترده عزاداری های عراقی کرد، راهپیمایی اربعین به صورت یک مسئله مهم ابتدا در قالب مجموعه های دانشجویی و مذهبی و بعد صدا و سیما نمود یافت تا آن جا که امسال رسماْ از طرف عراق اعلام شد یک میلیون و نیم ایرانی در راهپیمایی حضور به هم رساندند. ما از ارسال پیام صرف به مصرف کننده بسیاری از محصولات تبدیل شدیم. در این بین عزاداری های عراقی و راهپیمایی اربعین برای ما به محورهای ارتباط میان فرهنگی تبدیل شد. باسم کربلایی با مداحی معروف «لیش تاخر عباس» (چرا عباس تآخیر کرده است) و بعدها نزارالقطری با عزاداری معروف (انا مظلوم حسین)‌ به عنوان نماد این موارد تبدیل شدند.

 

 

هر دو این مداحان در ابتدا با مداحی های مذهبی صرف شناخته می‌شدند. باسم کربلایی که خب مطلق ادبیاتش این بود، نزار در اولین نگاه با نوحه عربی فارسی شناخته شد، محوریت روضه او هم امام حسین امروز نبود، یکی از رجزهای امام حسین (ع) که محوریت معرفی ایشان بود انتخاب شده بود. در فاز بعد با اجرای مشترک با آهنگران برای مردم ایران محبوب تر و آشناتر شد. اجراهای مختلف او در جاهای مختلف ایران و توانایی تکلم به فارسی این آشنایی و علاقه را دوچندان کرد.

 

به تدریج اما این تصویر نسبت به باسم تیره شد و به نزار روشن. این تصویر فقط نه به بلد بودن زبان فارسی و اجراهای مکرر در ایران که به رویکردهای این دو بازگشت. فقط هم به حواشی کارهای این دو مربوط نبود مانند نزدیکی باسم به خاندان شیرازی‌ها و توهینش به رهبر انقلاب، بلکه به رویکردهای این دو در کارهای شان مربوط شد.

 

 اما این اتفاق به صورت جدی در راهپیمایی اربعین در دوسال گذشته  نمود داشت. خاندان شیرازی تبلیغات گسترده داشتند در کنار آن هر دو مداح کارهایی را روانه بازار کردند. تزورونی اعاهدکم، تعرفونی شفیع لکم از باسم کربلایی و رایات از نزار قطری.

 

متن باسم چنین بود

تزورونی اَعاهِـدکُم  به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم

 

تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم می‌دانید که من شفیع شمایم

أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم اسامی‌تان را ثبت می‌کنم

هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم  خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید

وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه  قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او

أنا وْ عَبّاسْ وَیاکُم یا مَشّایه  من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می‌آیید

یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه ای که جان‌هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته‌اید

عَلَی واجِبْ اَوافیکُم یا وَفّـایه بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!

تواسینی شَعائرْکُم عزاداری‌هایتان به من دلداری می‌دهد

تْرَوّینی مَدامِعْـکُم و اشک‌هایتان مرا سیراب می‌کند

اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم من و زخم‌هایی که بر تن دارم به شما دلداری می‌دهیم

هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید

هَلِه یلْ ما نِسیتْ و عَلْ وَعِدْ  تِحْـضَـرْ خوش آمدید ای که وعده‌تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می‌شوید

إجِیـتْ و لا یـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ آمدید در حالی که نه گرما برای‌تان مهم بود و نه سرما

وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر

اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی‌کنم

عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمی‌شوم و رهایتان نمی‌سازم

مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم  پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم

هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید

یـا هَـلْـشایلْ رایه وْ جای گاصِدنی  ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده‌اید

تِـعْـرُف رایتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟ می‌دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می‌اندازد؟

بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی به یاد آن دست بریده‌ای که فریاد زد: مرا دریاب

صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد

کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ تیر هجرت کمرم را شکست

نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید

اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایه اُوَصّیکُمْ سفارش این پرچم را به شما می‌کنم

هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید

یا مَنْ گاصِدْ إلَی و دَمْـعِه تِجْـریـهْ ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده‌اید

اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ  حاجت‌تان را می‌دانم، نیازی به گفتن نیست

وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ قسم به گلوی شیرخواره، حاجت‌تان را برآورده می‌کنم

یا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ زائران من، عهده کرده‌ام که هر بیماری را شفا دهم

اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ  برادر زینب به خاطرتان شاد شد

هَله وْ مَرحَبْ ینادیکُم خوش آمدید صدایتان می‌زند

یحَییـکُم اَبو الغیـره یحَییـکُم مرد غیرتمند به شما درود می‌گوید

هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید

زینبْ  مَنْ تُشاهِدکُم  تِزورونی زینب هنگامی که شما را می‌بیند که زیارتم می‌کنید، می‌گوید:

تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی! کاش در جنگ حاضر می‌شدید

ما اَمْـشی یسْره وْ لا یسلِبونی که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمی‌کردند

و لا بسیاطهم غَدَر یضرِبونی با تازیانه‌های خیانت نمی‌زدند

تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره صدایم می‌زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت

 

اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم  شما را بر این مصیبت می‌گریانم

هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من،‌ خوش آمدید

 

 

 

و شعری که نزار خواند اینگونه بود:

 

 

اقبلت رایتنا هذه عادتنا پرچم ما (به حرم ) رو آورده است

 

نحن اقدمنا فداءً للحسین ما  برای قربان شدن برای حسین آمده ایم

من تعالى جده ظهر البراق آن ای که جد بزرگوارش بر پشت براق (به معراج) بالا رفت

انت یا مولای شرفت العراق ای مولای من به عراق شرافت بخشیدی

دومنا للطف نبقى فی أشتیاق همیشه به کربلا علاقه مند باقی می‌مانیم

سیدی حباً لک الدم یراق آقای من به خاطر دوستی شما خون ما می ریزد

خذ من القلب جروح کل جرحٍ فیه روح از قلب ما زخم ها را از قلب ما بگیر هر زخمی در آن حیات است

من بلاد الفخر ارض الرافدین از سرزمین های فخر از بین النحرین

نحن اقدمنا فداءً للحسین ما برای قربان شدن برای حسین آمده ایم

موکب ارض الحجاز و العلاه کاروان سرزمین حجاز و بزرگی هستیم

قلنا للطاغوت لا و ألف لابه طاغوت نه گفته ایم و هزار با نه گفته ایم

مهما زاد الظلم و اشتد البلاء هر چه ظلم زیاد شود و بلا شدت گیرد

رغم أنف السیف تبقى کربلاء به رغم خواست شمشیر و قدرت ها ای کربلا باقی می مانی

من ترى یمحو الطفوف کسی که می خواهد کربلاها را محو کند

خسأت کل السیوف  همه شمشیرها (قدرت ها) از مقابله با کربلا باز می ماند

قسماً یاکربلاء بالحرمین  قسم به حرمین شریفین

نحن أقدمنا فداءً للحسین ما  برای قربان شدن برای حسین آمده ایم

من قطر نحن اتینا کربلاء ما از قطر به کربلا آمده ایم

حاملین القلب فی کف الرجاء قلب های مان را با امید آورده ایم

نبقى فی خط الحسین و الولاء در راه حسین و ولایت باقی می مانیم

من جروح العشق نهدیک الدماء از شدت عشق خون مان را فدای تو می کنیم

سیدی أرواحنا حولکم حامت هنا آقای من روح های ما حول شما به خروش آمده اند

قسماً بالانبیاء المرسلین قسم به انبیاء فرستاده شده

نحن أقدمنا فداءً للحسین ما برای قربان شدن برای حسین آمده ایم

موکب البحرین أتىٍک یقول کاروان بحرین به سمت تو می آید و می گوید

نحن فی خط الحسین لانزول ما از راه حسین نمی رویم

ثم أقسمنا بطه و البتول سپس به پیامبر و فاطمه قسم یاد میکنیم

عن طریق الحق لا شئ یحوم از راه حق هیچ چیزی ما را نگه نمی دارد

صرخه الحق تدوم رغم من ظل یلوم فریاد حق باقی می ماند علی رغم آنکه سرزنش می کند

کربلاء نحن اتینا زاحفین کربلاما به سمت تو خودمان را  روی زمین می کشیم

نحن أقدمنا فداءً للحسین ما برای قربان شدن برای حسین آمده ایم

نحن اقدمنا برایات الکویت ما پرچم کویت آمده ایم

قلنا للظالم شئت ام أبیت به ظالم گفتیم چه تو بخواهی چه نخواهی

سنوالی السبط حتى إن جفیت ما به اهل بیت علاقه داریم حتی اگر تو به ما جفا کنی

أهل بیت الله ارقى کل بیت اهل بیت خدا بالاترین خانه ها از نظر ارزش است

أهل بیت المصطفى ولهم نهدی الوفاء اهل بیت مصطفی هستند و ما به ایشان وفاداریم

وبهم نحن یقیناً مؤمنین و ما به آن ها به یقین مومن هستیم

نحن أقدمنا فداءً یاحسین ما برای فداکردن خود یا حسین آمده ایم

نحن من لبنان اقبلنا وفود ما کاروان لبنان هستیم

نزحف یاسیدی نحو الخلود ای آقای من به سمت جاودانگی خود را روی زمین می کشیم

اننا فی ساحه الحق جنود ما در معرکه حق سرباز هستیم

صوتنا یعلو زئیرا کالأسود صدای ما بالاترین صداهاست مثل نعره شیر

ذک صوتٌ الانتصار شیعه بالأفتخار این صدای پیروزی است ما با افتخار شیعه هستیم

صوتنا دوماً یهز الخافقین صدای ما همیشه قدرتها را به لرزه می اندازد

نحن أقدمنا فداءً یاحسین  ما برای تو آمده ایم ای حسین

نحن من إیران جئنا یاشهید ما از ایران آمده ایم ای شهید

أیها الضامی و محزوز الورید ای تشنه و ای بریده رگ گردن

قسماً یالله و الطف المجید قسم به خدا و لطف بزرگ و با عظمت او

لا نبایع للطغات کالعبید ما با طاغوت ها مثل بنده بیعت نمی کنیم

نحن أحرار الوراء لا نبـالی ماجرى ما آزادگان جهان هستیم اهمیت نمی دهیم چه برما می رود

سوف تبقى الطف رغم الظالمین  به رغم خواست ظالمین کربلا باقی می ماند

نحن اقدمنا فداءً للحسین ما برای حسین آمده ایم

در سرود باسم با وعده شفاعت و برتری شیعیان مواجهیم که مشخص نیست در چه زمان و مکانی است، بدون اثری از مسائل امروز جهان اسلام و مستضعفین و عالم تشیع. اما در سرود نزارالقطری راهپیمایی اربعین و ولایت با مسائل امروز مستضعفین و مسلمین و شیعیان گره خورده، زبان حال هر یک از آن ها گفته می‌شود. علاوه بر این که مخاطب این سرود از کشورهای مختلف به نوعی زبان حال خود را در آن می‌ببیند، علاوه بر آن عاشورا و کربلا به صورت یک مسئله آخرتی و مذهبی صرف نیست و صورتی ظلم و طاغوت ستیزانه می‌یابد. به تدریج هم شدت مبارزه اوج می‌گیرد تا به خط مقدم یعنی لبنان و بعد ایران می‌رسد. در مقابل موج ایران هراسی و ولایت فقیه هراسی با افتخار آن دو را در اوج سرود قرار می‌دهد.

 

علاوه بر این نزار قطری، به کار روی فرهنگ عمومی نه تنها از طریق مداحی که از طریق کار روی برنامه کودک هم اهمیت می دهد. وی در شبکه هدهد با تولید کلیپ‌ها و انیمیشن و سرودهای مختلف مفاهیم اولیه دینی مثل نماز را به کودکان شیعه و مسلمان آموزش میدهد.

 

 

همان قدر که چهره ای جدی و مداحی پایبند به شئون از او در عرصه مداحی می بینیم به صورت نمونه چنان که از پایگاه اطلاع رسانی او مشخص است. از این طرف آدم عادی است. پشت صحنه های او را هم می بینیم. مثلاْ یک فعال جدی در شبکه های اجتماعی هم هست. به صورت نمونه صفحه اینستاگرام او پر از تصاویر او در مکان های مختلف با فرزندانش است.

 

 

 

طبیعتا کسی از افرادی که در بسیاری از کشورهای عربی هستند مثلاْ نزارقطری که قطری است و در کویت هم حضور دارد که هر دو از نظر فضای سیاسی کاملاْ بسته است، انتظار کار انقلابی ندارد، طبیعتاْ در خارج از ایران هم در فضای شیعیان به جز در لبنان و کشمیر و بخشی در عراق و…. به صورت گسترده و مجتمع بصیرت و رویکرد انقلابی نیست. ممکن است حتی شذوذاتی از نزار القطری هم یافت شود ولی اصل این رویکرد مهم است، که دو مدل اسلام ناب و اسلام آمریکایی را از هم جدا میکند. وصل کردن کربلا و مذهب به مسائل امروز امت اسلامی و درگیری با ظلم، امری که در کار اخیر او به خوبی نمایان است.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون