تاریخ خبر: کد خبر: 9141

فکر بسته غذایی!

به قلم: علیرضا خدابخشی ( اقتصاددان و روزنامه نگار)

اگر از یک شهرنشین طبقه متوسط، بپرسید با سیصد هزار تومان می توآن فقرگرسنگی و نیاز به حداقل کالری یک فقیر را برطرف کرد پاسخ منفی است اما اگر دویست هزارتومان را به یک مادر سرپرست خانوار بدهید او ماهرانه کالری مورد نیاز یک فقیر را برطرف می کند! تفاوت این دو نفر در شناخت علم اقتصاد - علم اداره منابع کمیاب- است!

 

الگویی در ایران تبلیغ می شود به نام سبد کالا یا بسته های غذایی، افرادی با سلیقه و سبک زندگی خود - معمولا طبقه متوسط شهری- ترجیح می دهند صدقات جمع اوری شده از مردم را بجای انکه نقدا به سرپرست خانوار بدهند صرف خرید کالا کنند و کالاها را به مردم بدهند! نسخه های قبلی این الگو، بن کارگری و بن شهروند و رفاه برای غیرفقرا بوده است که منسوخ و یا کمتر شده است.

 

در فضای مجازی یکی از همین خیران قیم ماب - البته با نیت خیر-  درخواست پول کرده بود تا کیلویی ۹ هزار تومان برای فقرا برنج بخرد. برایش نوشتم که کیسه ۱۰ کیلویی برنج هندی را ۶۷ هزار تومان خریده ام. پاسخ داد که ما برنج خوب می خریم! دیگری درخواست جمع اوری پول کرده بود برای ذبح گوسفند و توزیع گوشت ان و فردی دیگر که خود را اقتصادی تر تلقی کرده بود  پیشنهاد مرغ داده بود. ایا اگر پول را به فقرا بدهیم انها همین گونه این منابع کمیاب را مدیریت می کنند و گوشت گوسفند می خرند و می خورند؟

 

مشاهدات من از سالها زندگی با فقرا در مناطق فقیرنشین خلاف این است. یکی از هنرهای فقرا شناخت قواعد عرضه و تقاضاست! انها به خوبی مفهوم مازاد عرضه را می شناسند و پول اندک خود را صرف ان می کنند. انها گوجه فرنگی و پیاز و بادمجان را وقتی می خورند که ارزان است. فقرا همچنین کالای بسته بندی نمی خرند و فله را ترجیح می دهند. کالای اماده نمی خرند و خودشان در فراوری مشارکت می کنند. برنج تایلندی می خرند و بجای گوشت گوسفند و مرغ ، دل و جگر مرغ می خورند و با پای ان سوپ می پزند و سویا را بجای گوشت چرخ کرده با سنگدان چرخ کرده مخلوط می کنند. شاید درکش سخت باشد اما فقرا هنگام خرید نان، سنگک نمی خرند و بین بربری و لواش هم ملاحظات قیمتی دارند! پس لطفا بن نان توزیع نکنید و اختیار انتخاب نان را به خود فقرا بدهید.

 

برخی که برای مردم نماینده مجلس انتخاب می کنند برای انان غذای اشکنه را هم انتخاب کرده اند! فقرا اما با نصف هزینه اشکنه انها چلوجوجه کباب و پیتزا می پزند.

 

شاید برای برخی خوانندگان، درک این شدت مخالفت با قیم مابی، سخت باشد. اجمالا این را بگویم که فقر در ایران محصول قیم مابی در توزیع یارانه هاست! مدیران تصمیم گرفتند بجای اینکه ۱۵ میلیون تومان سهم سالیانه مردم از انفال و ثروت عمومی را نقدا به خودشان بدهند خدمات رایگان و بنزین و برق و نان ارزان بدهند! نتیجه اش فقر میلیونها خانواده شد. اگر جلوی قیم مابی را گرفته بودیم احتیاج نبود تا امروز برای فقرا صدقه جمع کنیم.

 

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون