تاریخ خبر: کد خبر: 5612

نقدی بر سری جدید برنامه عمو پورنگ/

عموپورنگ در مربع عشقی

به تصویر کشیدن خط داستانی عاشقانه، آن هم با چهار ضلع در برنامه‌ای متأسفانه پربیننده، با مخاطب هدف کودک و نوجوان و آن هم در ماه تقوا یعنی ماه مبارک رمضان چه توجیهی دارد؟ چرا باید در برنامه‌ای که با پول شهرداری تهران و ظاهراً با موضوع توجه به محیط زیست تولید شده، به شکلی کاملاً بی‌ربط داستان‌سرایی عاشقانه صورت پذیرد؟

به گزارش قاصدنیوز،  تا چندی پیش اعتراض می‌کردیم به برخی فیلم‌های سینمایی یا مجموعه‌های تلویزیونی بابت به تصویر کشیدن مثلث‌ها و یا حتی مربع‌های عشقی. اما حالا گویا آن‌قدر قبح ماجرا ریخته و اوضاع قمر در عقرب شده است که باید ببینیم در برنامه ویژه کودکان نیز رقابت‌های عشقی آن هم با اضلاع چهارگانه روایت شود.

 

عموپورنگ

 

پیش از اینها برای برنامه‌های عموپورنگ همان‌قدر آموزندگی و خاصیت تربیتی قائل بودم که باب اسفنجی و تام و جری و پلنگ صورتی آموزنده‌اند، اما حالا دیگر نه تنها نمی‌توان امیدی به اثر مثبت این برنامه داشت که باید آن را مضرّ و خطرناک هم دانست. تبلیغ ماکارونی و پفک در برنامه‌های ویژه کودکان کم بود که حالا باید ترویج عشق‌های خیابانی در این برنامه‌ها را هم به آن اضافه کرد. به خط داستانی زیر که یکی از محورهای برنامه جدید عموپورنگ در شبکه دو با عنوان محله گل و بلبل است توجه کنید.

 

عموپورنگ و پدر و مادرش در محله جدیدی سکونت می‌کنند. در این محله خانم جوان مجرد کتاب‌فروشی با بازی حدیث فولادوند و خانم جوان مجرد دیگری که سبزی‌فروش و البته رئیس شواری محله است با بازی بهنوش بختیاری زندگی می‌کنند. به مرور و البته به وضوح مشاهده می‌کنید که این دو خانم جوان به طرق مختلف سعی در تصاحب قهرمان محبوب داستان یعنی عموپورنگ دارند. از همفکر نشان دادن خود با او در گفتگوها تا نگرفتن پول سبزی و کتاب از مادر پورنگ به بهانه برخورد و خرید اول از مغازه‌شان. ضمناً شما به صراحت می‌بینید که مادر ضمن تعریف و تمجید از زیبایی این دو نفر بین انتخاب یکی از آنها برای پسرش مردد است. از سوی دیگر بلبل‌خان یکی از نگهبانان محله، دل در گرو دختر کتاب‌فروش دارد و بیننده، مونولوگ‌های او را در زمینه تصویر می‌شنود که با نارضایتی پورنگ را رقیب خود در وصال محبوب می‌پندارد. به این خط داستانی اضافه کنید عشوه‌گری گاه و بی‌گاه بهنوش بختیاری را و بر آن بیفزایید تبادل دل و قلوه بین پدر و مادر پورنگ. حالا این خط داستانی تا کجا ادامه خواهد یافت معلوم نیست.

 

برنامه عموپورنگ

 

شاید بتوان قربان‌صدقه رفتن دو شخصیت پدر و مادر پورنگ را از آن جهت که سعی در الگوسازی رابطه سالم و عاطفی میان همسران را دارد با اغماض و هزار بهانه‌‌سازی توجیه کرد: گرچه این الگوسازی در برنامه‌ای که مخاطب هدفش کودکان‌اند محل ابهام و تأمل جدی است. اما به تصویر کشیدن خط داستانی عاشقانه، آن هم با چهار ضلع در برنامه‌ای متأسفانه پربیننده، با مخاطب هدف کودک و نوجوان و آن هم در ماه تقوا یعنی ماه مبارک رمضان چه توجیهی دارد؟ چرا باید در برنامه‌ای که با پول شهرداری تهران و ظاهراً با موضوع توجه به محیط زیست تولید شده، به شکلی کاملاً بی‌ربط داستان‌سرایی عاشقانه صورت پذیرد؟

 

عموپورنگ

 

با این اوصاف خطر چنین برنامه‌ای از سریال‌های فارسی‌وان و من و تو و جم‌تی‌وی هم بیشتر است. پدر و مادر در مواجهه با چنان شبکه‌هایی می‌داند که فرزندش را با اختیار در معرض داستان‌های سرشار از عشق‌ها و مغازله‌های خیابانی و خیانت قرار می‌دهد، اما چه بسا فرزندش را در مقابل برنامه‌ای از قبیل برنامه‌های عموپورنگ با این اطمینان که برنامه سیمای جمهوری اسلامی است با خیال آسوده رها و حتی او را تشویق به تماشا هم بکند.

 

مدیران جدید صدا و سیما بد نیست به خاطر آورند که قرار بوده این مجموعه بزرگ، دانشگاهی عمومی باشد: البته نه از جنس دانشگاه آزاد به اصطلاح اسلامی.

 

منبع:تریبون

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون