تاریخ خبر: کد خبر: 4051

شاخصه‌های فرهنگی جهان در 20 سال آینده

حجت الاسلام عبدالحمید واسطی، استاد حوزه علمیه مشهد، نویسنده کتاب «نگرش سیستمی به دین» و چندین جلد کتاب دیگر

 

 

محورهای سخنان استاد واسطی :


روندهای آینده با دید تحلیل علمی و طرح چند فرضیه(کاری 2سال پیش انجام شد با این دید که روندهای جهانی و بالخصوص در کشورما به چه سمتی حرکت میکند؟)




گسترش معنویت خواهی عمومی، بزرگترین فرصت جبهه ی معرفتی انقلاب در 20 سال آینده است.

کاری 2سال پیش انجام شد با این دید که روندهای جهانی و بالخصوص در کشور ما به چه سمتی حرکت میکند؟ براساس آن تحقیق پیش بینی شد که روندهای اجتماعی جهانی در 20 سال آینده و نتیجه هر روند بر فضای جبهه ی فرهنگی معرفتی انقلاب در این 4 محور اینگونه خواهد بود.

    1.وضعیت مراکز تصمیم گیری فرهنگی اقتصادی سیاسی:

روند، رو به تکثر و چند فرهنگی است، نتیجه اش ایجاد رقبای بیشتر برای تفکر و برنامه ی اسلام خواهد بود، هرچه جلوتر میرویم رقبای بیشتری خودنمایی میکنند، محصول تولید میکنند، مردم محصولشان را مصرف میکنند

    2.وضعیت مراکز آموزشی تحقیقاتی

افزایش مطالعات تطبیقی، و افزایش نظریات و مدل ها و شتاب به سوی تحلیل اطلاعات برای تصمیم سازی، هرچه جلوتر میرویم حجم اطلاعات زیاد میشود، این اتفاق نیاز به تحلیل گراطلاعات را بیشتر میکند، تاقبل از این افراد دنبال جستجوگری اطلاعات بودند، ازین مرحله عبور کردیم، حجم اطلاعات جستجو شده انبوه است، لذا در روند 20 سال آینده نیاز است به اطلاعات باکیفیت و تحلیل اثر آن اطلاعات، مراکز اینچنینی و عناصر اینچنینی رو به رشداند.

اثرش بر فضای ما اینست که هر حرفی که بزنیم بلافاصله چند حرف مشابه در کنارش ردیف میشود



3.وضعیت عمومی فرهنگی اجتماعی
 

  • دسترسی در هر نقطه، در هر زمان به هر اطلاعات مورد نیاز
  • گسترش تنوع محصولات سخت افزاری و نرم افزاری مرتبط با زندگی
  • گسترش تنوع در ارضای تمایلات
  • فردگرایی  در خانواده


گروه گرایی در مجامع آموزشی، سازمانی، و فضای عمومی(پشت صحنه ی تشکیل شبکه های اجتماعی یک نیاز است، به علت شدت گرفتن فردگرایی، و اینکه مردم نمیتوانند تنها باشند، به هم سنخ های خود گرایش پیدا میکنند و گروه هایی تشکیل میشود، این اتفاقات در غرب 50 60 سال است که افتاده است، این همه گروه های اجتماعی که آنها دارند، در هر قالبی و در هر موضوعی .اینها در 20 سال آینده کاملا جا می افتد، هر فردی خود را به گروهی متکی و متصل میداند، هم در فضاهای آموزشی، هم در سازمان ها و هم در فضای عمومی)



گسترش تمایلات معنوی، بدون التزام عملی(مدتی در یک رنج سنی بدنبال هیجانات خود میگردد، هرچه جلوتر میرود زمینه ی اشباع بیشتر فراهم میشود، به یک حدی که میرسد احساس یک خلاءی میکند، دنبال یک معنویتی میگردد، ولی معنویتی که زمینه ی الزام عملی نداشته باشد که مجبور بشود خود را محدود کند، فقط میخواهد لذت جدیدی ببرد)
 


گسترش بردگی رسانه ای: نتیجه این تحقیق در روستاها و همچنین در رده ی سنی کودکان به این شکل بود: مخاطبینی رسانه زده، دارای روحیه ی ناخودآگاه تطبیقی که براحتی مطلب ارائه شده را نمی­پذیرند

اثرش در محیط ما اینست که این معنویت خواهی که یک تهدید است، میتواند تبدیل شود به یک فرصت بزرگ

    4.وضعیت مراکز فرهنگی سازمانی

 

  • از اطلاعات عمومی کلی اشباع شده است.
  • مردم نسبت به وقتی که صرف میکنند حساس تر خواهند شد.
  • خیل عظیمی از افراد که در بنیادی ترین مطالب شک دارند و دلیل می­طلبند. فضای 20 آینده فضای دعوای تفکیک و فلسفه و...نیست، دعوا سر اصل دین است!



باتوجه به این فضا، نقاط اصلی فرصت های ما کجاست؟

نقاط فرصت ما در 3 محور است:

   1.مباحث معرفت نفسی به تعبیر ما و علوم شناختی به تعبیر غربیها

هرچه جلوتر میرویم از اهمیت سخت افزار کاسته و بر اهمیت نرم افزار افزوده میشود. منظور طراحی ها، برنامه ریزیها، مدل ها، سیستم هاو... افزایش کیفیت در محتوا

  2. برتری در روش، روش تفکر، روش تحلیل، روش تطبیق، روش نقادی و روش استدلال

گرچه روش زیر شاخه ای از نرم افزار و علوم شناختی است، ولی بخاطر اهمیتش بصورت جداگانه خود، یک مرکز حساس است. به تعبیر دیگر، در روند آینده، هرکه هرچه بگوید بلافاصله یک چرا؟ می آید جلوش، از کجا آوردید؟ و... و این سؤال ها باید با روش عقلی پاسخ داده شود.

در20 سال آینده کسی برنده است که بتواند :

 1. اثبات کند روشش در به دست آوردن مطلب، موجه است.

2. در بکار بردن روش مهارت داشته باشد.

گاهی برای طلاب مثال میزنیم زمانی که نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت مطرح شد، اگر 100 نفر از طلبه های پایه سه حوزه، فقط نقد روشی میکردند مقاله ایشان را، یعنی فقط مغالطات مقاله را استخراج میکردند، ایشان دیگر رویش نمیشد که مقاله ی بعدی را بنویسد

   3.معنویت عملی

طبق شواهد، جهان به سمت معنویت خواهی در حال حرکت است. اگر ما مدل نداشته باشیم دیگران مدل دارند و فضا را پر میکنند، مثل عرفان های کاذب. فرد از ما می­پرسد برای درمان وسواس چه کنم؟ میگوییم توکل کن، حل میشود. به او نگفتیم دقیقا چکارکن و چه فرآیندی را طی کن. بجایی نمیرسد، میرود یوگا و آنجا با تمرکزی که برایش پیدا میشود قدرت کنترل این هیجان را پیدا میکند.

این نقاط فرصت دقیقا نقاط تهدید ما نیز هستند!

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون