تاریخ خبر: کد خبر: 9108

فصل اتمام حجت با فعالان فرهنگی

دیدار در دوِ دوِ نود و دو

به قلم: صادق یزدانی

دیدار در دوِ دوِ نود و دو

«برادران عزیز با بیانات خودشان دریچه ای باز کردند به یک دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی و همچنین نشانه های بسیار خوب و امیدوارکننده ای دادند از انگیزه های جوشان و متراکمی که در نسل جوان ما الحمدالله هست... ما خیلی چشم انتظار شماها بودیم در طول چندین سال. خب الحمدالله شماها رسیدید و آمدید؛ خدا را شکر.»

این عبارت های زیبا و امیدوارانه مربوط به دیدار دو سال پیش جمعی از فعالان فرهنگی با امام خامنه ای است. دیداری که هرچند رسانه ای نشد و تا مدت ها خبری از آن منتشر نشده بود، اما بعد از مدتی متن مکتوبش دست به دست چرخید و این اواخر فایل صوتی آن دیدار هم قابل شنیدن شد.

دیدار 92/2/2 یک دیدار ماندگار بود در تاریخ جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و افتخاری عظیم برای جماعت فعال فرهنگی که سال ها خودجوش در میانه میدان بودند و تلاش می کردند. اما پس از آن دیدار و شنیدن جملاتی از زبان رهبر که خطابش مستقیم و دستور فرمانده برای سربازانش بود، حجت بر فعالان تمام و حدود و ثغور و اولویت های کار برایشان مشخص شد.

اگرچه بسیاری از شما این سخنان را چندین بار خوانده یا شنیده اید، اما برای آنها که تا به حال نخوانده اند و برای آنها که دوست دارند یادآوری دوباره ای داشته باشند، جرعه هایی کوتاه اما مهم و راهبردی از آن دریای بیکرانه را برایتان نقل می کنیم.

آقا در آن جلسه ابتدا باز هم بر نگرانی همیشگی خود در حوزه فرهنگ و ایضا بر مظلومیت خود تاکید کردند: «این نگرانی، یک نگرانی به جایی بود. این نگرانی های بنده از روی آشنایی و آگاهی و واقعیت های جامعه بود، توهمات نبود!» و باز هم نقش برنامه ریزی شده دشمن را یادآور شدند: «ناهنجاری های فرهنگی که در گفتار، در آثار فرهنگی و در رفتار مشاهده می شود، نه اینکه بخواهیم بگوییم که همه اش را دشمنان ترتیب می دهند و تزریق می کنند، این را نمی شود گفت؛ لکن پشت این ناهنجاری ها یک برنامه وجود دارد.»

ابتدا تصویر درست و واقعی از وضعیت جبهه مقابل برایمان ترسیم کردند: «ما در مقابلمان یک جبهه فرهنگی- سیاسی غرب وجود دارد که در دل آن جبهه، باز یک جبهه سرمایه داری خطرناک و آدمخوار وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه صهیونیستی، با اهداف مشخص وجود دارد؛ باز در کنار این، یک جبهه با ارتجاع فکری و خوک صفتی در زندگی بشری وجود دارد -  سلاطین و مسئولان امور خیلی از حکومت ها، زندگی حیوانی شان مثل خوک و اهدافشان، اهداف دشمنان و فکرشان، فکرهای متحجر-  که اینها همه یک مجموعه ای تشکیل دادند در مقابل ما؛ یک جبهه هستند.» و بعد تکلیف اساسی همه ما برای جبهه شدن را به نمایش گذاشتند: «ما اگر بخواهیم در مقابل این جبهه کار کنیم، هم باید تنوع داشته باشیم ، هم ابتکار داشته باشیم، هم باید انگیزه داشته باشیم،  هم باید برنامه داشته باشیم؛ کارمان برنامة هدایت شده باشد. و این نمی شود مگر با «تشکیل جبهه». این طرف هم بایستی جبهه تشکیل داد. از افراد و حتی مجموعه ها، به تنهایی کار  برنمی آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام داد.» و از دغدغه ای چندین ساله و اشاره هایی چندین باره به فعالان فرهنگی گفتند که کسی نتوانسته است: «در طول این سال ها به افراد متعددی من تکلیف کردم بروید و این تشکل های مردمی، این مجموعه ها، این واحدهای مردمی را که خودشان دارند کار فرهنگی می کنند، بروید اینها را پیدا کنید، تشویق کنید، متشکل کنید، در حدود ممکن پشتیبانی کنید.»

حالا که چنین توانی وسط میدان آمده است، نیاز به اقتضائاتی دارد که باید آنها را مراعات کرد و اول از همه: «از جمله اولین کارهایی که باید انجام بدهید این است که جایی برای آفت شناسی این کار بگذارید. چون کار بزرگ است و وقتی کار بزرگ بود، آفتش هم خسارت بار است.» همزمان که آفت شناسی در دستور کار قرار گرفت حتما: «چنین کار بزرگ و گسترده ای، پشتوانه نظری فکری بسیار محکمی لازم دارد. اگر این پشتوانه فکری نباشد، ممکن است در وسط راه و در درون تشکیلات تان دچار انحراف شوید. دچار رکود و ارتجاع بشوید.»

رهبر انقلاب حتی نوع کار را هم برای این مجموعه مشخص می کند که: «نگاه کنید ببینید چه کاری زمین مانده است. حالا یک وقتی است یک مجموع های کاری را خودشان انجام می دهند، شما برای آن نظیری هم سراغ ندارید؛ خب پشتیبانی می کنید، اشکالی هم ندارد. چنانچه هرجا ملاحظه کردید این کاری که شما می کنید قبلاً یک جایی تدارک دیده شده، اول بروید سراغ آنجا.»

و نکته مهم برای همه آنهایی که در گود این فعالیت ها هستند و باید انتهای سخن گفته شود تا برای همیشه در ذهن و دل فعال فرهنگی بماند اینکه: «شما گردانندگان این کار هستید در بخش های مختلف، هم خودتان و هم کسانی که به شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی.»

آقا در پایان سخن، هم سوال را طرح می کنند و هم پاسخ را بیان می کنند: «ادامه راه چگونه خواهد بود؟ من عرضم این است که ادامه راه با استحکام زیرساخت ها ممکن است. اگر چنانچه زیرساخت ها را محکم کردید، کار در ادامه آسان خواهد شد.»

اگر تا آن تاریخ هرکس بر مبنای برداشت خود و تحلیل و تفسیر شخصی از سخنان عمومی حضرت آقا کار را به پیش می برد، پس از 2/2/ دیگر بهانه ای نداشت که باید این کار را انجام داد یا نباید به این کار دست زد. بایدها و نبایدها در آن جلسه به وضوح مشخص شد و خط کشی در اختیار قرار گرفت که راستی و کژی حرکت ها و اندازه و میزان حرکت را برای فعالان مشخص می کرد.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون