تاریخ خبر: کد خبر: 6766

تخریب ادبیات فارسی توسط نسل جدید /

هجمه شبکه‌های مجازی به پیکره زبان فارسی

با ظهور شبکه‌های مجازی همه چیز تحت تاثیر سرعت و انقلاب‌های اجتماعی و فرهنگی این ابزار جدید قرار گرفت؛ به‌صورتی‌که دیگر سن و سال و شناخت اهمیتی ندارد هرکس در هر جایگاه و موقعیتی می‌تواند خود به یک رسانه تبدیل شود.

در نیمه نهایی خنداننده برتر برنامه «خندوانه» جواد رضویان کمدین شناخته شده درابتکاری موضوع جالبی را محور استندآپ خود قرار داد که کم و بیش دغدغه بسیاری از اهالی فرهنگ است؛ یعنی تغییرات نرم زبان و ادبیات فارسی. هرچند رضویان نتوانست آن طور که باید و شاید به این موضوع ورود کند و به آنچه نگرانی‌های امروز است به‌خوبی بپردازد اما در کل از اجرای رضویان می‌شد به راحتی لمس کرد آسیب‌هایی هستند که بدجور گریبانگیرزبان فارسی شده‌اند و نیاز به نگاهی جدی و بنیادین دارد. متاسفانه این روزها در اغلب نوشته‌های شبکه‌های مجازی، به صورت شوخی و جدی شاهد تغییرات ادبیاتی هستیم که جای بسی تامل است. 

 
درگذشته رسانه‌های سنتی مانند کتاب، معلم و استادان دانشگاهی مهمترین رکن انتقال ادبیات به جامعه و نسل‌ها بودند که ضمن اطلاع‌رسانی، مقید به رعایت چارچوب نگارشی و نوشتاری نیز بودند و اگر قرار بود کسی خارج از این قواعد کاری کند آن هم قاعده خود را داشت و از سر سواد و شناخت وارد می‌شد نه سهل‌انگاری و بی‌توجهی. برای مثال خیلی‌ها فکر می‌کنند شعر نو یا همان شعر نیمایی یک ساختارشکنی بدون قاعده است؛ درحالی‌که اولا نیما شاعر و نویسنده توانایی بود که  تبحر و اشراف کاملی روی شعر سنتی و ادبیات فارسی داشت و ثانیا شعر نو دارای قواعد خاص خود است؛ یعنی بانی این کار، خود یک عالم به ادبیات فارسی و آگاه به ساختارهای قبلی بود. اما  با حضور پررنگتر رسانه‌ها اوضاع کم‌کم متفاوت شد هرچند در رسانه‌های نوشتاری مانند روزنامه‌ها هم قواعد و اصول نوشتاری تغییر کرده و ساده‌نویس شده‌اند اما این امر نیز درچارچوب اصول اکادمیک بوده است چراکه یک نویسنده باید تمام قواعد و اصول نوشتاری را بداند تا بتواند مطلب خود را به مخاطب منتقل کند.
 
 
اما با ظهور شبکه‌های مجازی همه چیز تحت تاثیر سرعت و انقلاب‌های اجتماعی و فرهنگی این ابزار جدید قرار گرفت؛ به‌صورتی‌که دیگر در این عرصه سن و سال و میزان سواد و شناخت اهمیتی ندارد هرکس در هر جایگاه و موقعیتی می‌تواند به تنهایی خود به یک رسانه تبدیل شوند اما وقتی خوب نگاه می‌کنیم می‌بینم  اغلب افرادی که رسانه‌های مجازی نیز حضور فعال و اثر گذار دارند خود به واسطه رسانه‌های دیگر به شهرت و تاثیرگذاری رسیده‌اند و دارای قدرت نفوذ شده‌اند این افراد گاها خواسته و ناخواسته با شکستن هنجارهای نوشتاری و ادبیاتی به قول خودشان عامه‌نویسی و جوان پسندبودن، غلط‌های املایی عجیب و غریبی را در عرصه نوشتاری ایجاد کرده‌اند که باعث شده خواسته و ناخواسته تاثیرات نامطلوبی بر پیکره زبان و ادبیات فارسی بگذارند.
 
 
 رضا شکراللهی دراین رابطه می‌گوید: «بازیگر یا خواننده‌ای که نزدیک به دو میلیون نفر فالوئر یا پی‌خوان دارد، خودش منبع انتشار غلط‌های املایی مضحک است. واقعا اگر یکی از این‌ چهره‌های محبوب یکی از انبوه پست‌های لایک‌خورش را به روش درست نوشتن یک کلمه‌ غلط اختصاص بدهد، به اندازه‌ یک عمر تلاش فرهنگستان و آموزش و پرورش و امثال ما چهره‌های نامحبوب روی مخاطب عام اثر نمی‌گذارد؟!» وقتی بازیگرانی که هوادارن زیادی دارد و چهره شناخته شده‌ای هستند وقتی در نوشتار اینستاگرامی خود ازجمله بندی‌ها و لغات نامفهومی مثل «عسیسم» به‌جای «عزیزم» و... هرچقدر هم به‌عنوان شوخی و طنز باشد می‌تواند در ترویج چنین سبک غلط ادبیاتی موثر باشند.
 
 
تعدادی از تصاویری که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی استفاده می شود
 
 اما وقتی خوب می‌بینیم متوجه می‌شویم این همه ماجرا نیست، تنها شبکه‌های مجازی نیستند که در حال ضربه زدن به بدنه کهنسال و قدیمی زبان فارسی ما هستند بلکه در کنار آنها نسل کنونی یعنی اغلب متولدین دهه 70 نیز به سبک نوشتاری جدید و کودکانه‌ای که به تازگی میان آنها بابا شده است  ناخواسته منجر به تاثیرات منفی بر زبان فارسی شده‌ا‌ند به‌‌طوری که شاید پربیراه نباشد بگوییم شکاف نسل‌ها دراین‌ عرصه بیش از پیش دیده می‌شود وهمین زنگ خطری برای ادبیات فارسی ماست؛ به گونه‌ای که تا حدودی ادبیات این نسل برای نسل‌های قبل از آن به پدیده‌ای نو و شلخته نویسی تبدیل شده است لغات به‌طور محسوسی در این ادبیات تغییر شکل پیدا کرده و رواج آن باعث نگرانی استادان دانشگاهی و فرهیختگان شده است؛ هرچند زبان معیار، چیز دیگری است اما  این حرف که باید با اتفاقات نو و انقلابی جدید در عرصه الکترونیک نسبت به قبل از آنچه رخ می‌دهد نگران بود درتعارض است. نوشتن کلمات بدون در نظر گرفتن صحت آنها مانند «حرف زدن» که می‌شود «حرفیدن»، «وضعیتی» که می‌شود «وعضی»،«زنگ زدن» که می‌شود «بزنگم»،‌ «عزیزم» که نوشته می‌شود «عسیسم»،«‌عجیجم» و واژه‌های دیگری که این روزها در شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های پیام‌رسان تلفن‌های همراه از آن‌ها زیاد استفاده می‌کنند و بدتر از آن‌که  آن‌ها را حتی گاه در متن‌های رسمی بیرون از فضای مجازی هم به کار می‌گیرند، این موضوع وقتی جدی‌تری می شود که یک نگاه اماری به مصرف‌کنندگان ایرانی این فضاها داشته باشبم فضاهایی که خواه ناخواه مخاطبین خود را تخت تاثیر قرار می دند. 
 
ولی باز این هم همه ماجرا نیست؛ متاسفانه تلویزیون به عنوان تنها رسانه فراگیر و ملی هم خواسته و ناخواسته دراین تاثیرگذاری منفی موثر بوده است که باید این قضیه درست و اصولی  مدیریت شود زیرا تعداد مخاطبان برنامه‌های تلویزیونی بسیار زیاد هستند به‌خصوص فیلم‌ها و سریال‌ها همچنین حجم بالای تبلیغات و آگهی‌هایی بازرگانی که از شبکه‌های مختلف پخش  می‌شوند و درهمین راستا حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با نامه‌ای که به صدا وسیما نوشته به این مسئله مهم گوشزد کرده است دربخشی ازاین نامه  نوشته شده:  «در طول سال‌های اخیر که بر حجم تبلیغات رادیویی و تلویزیونی برای کالاهای ایرانی و غیر ایرانی افزوده شده، هجوم اسامی بیگانه بر چشم و گوش مخاطب از طریق رسانه ملی عرصه را بر کلمات فارسی تنگ کرده است. هوم‌کِر و بارْلی و بایودِنت و پریل و اکتیو و اویلا و ویستابست و نوترینو و پرسیل و فامیلا و فارنهایت و چاکلز و آلومکس و جی‌بی‌پوز و مولتی‌ویتامین‌ و پلاس پروتئین تنها نمونه‌هایی از چند ده نام بیگانه‌ای هستند که پیوسته از طریق رسانه ملی در گوش فارسی‌زبانان طنین‌افکن می‌شوند و ذهن پیر و جوان ایرانی ‌را چنان مخدوش می‌کند که تصور می‌کنند فقط کالایی ارزش تبلیغ و خریداری دارد که نامی غیر فارسی بر پیشانی داشته باشد...»
 
به نظر می‌رسد با توجه به دغدغه‌هایی که این روزها میان اهالی فرهنگ وهنر از حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گرفته تا جواد رضویان بازیگر نسبت به زبان فارسی در دوران کنونی ایجاد شده باید بیش از بیش نسبت به این مهم تامل کرد اما در این راستا نیز هیچ کس به اندازه خود این عزیزان نمی‌توانند موثر باشند رسانه ملی وبرنامه‌های محبوب و فرا جناحی‌اش مثل برنامه اثر گذار «خندوانه» می‌توانند در این عرصه ظهور و بروز بسیار خوبی داشته باشند و به جامعه برای حفظ میراث معنوی ادبی خود و اصلاح اشتباهات کمک کنند. همانند اثرگذاری زیبایی که برنامه «خندوانه» در اصلاح واژه افغانی به افغانستانی برای نام بردن تبعه کشور دوست وهمسایه انجام داد و باعث شد تا اصطلاح نادرست افغانی که به واحد پول افغانستان مرتبط است در مورد اتباع  آن به افغانستانی تا حد زیادی تغییر کند و تاثیر آن را در گفت‌وگوهای مردمی در فضای مجازی نیز ببینیم. 
 
 
منبع: فرهنگ نیوز

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون