فرهنگ مدیریت در کشور معطوف به افتتاح و رونمایی است/هیچ دولتی به‌طورجدی به اصلاح ساختارهای اقتصاد نپرداخته است

دکتر روح‌الله ایزد خواه در گفت‌وگو با «قاصد نیوز» در ریشه‌یابی مشکلات و مفاسد اقتصادی اظهار داشت: یک وجه مشکلات اقتصادی، به‌طور مشخص ناکارآمدی و شفاف نبودن اطلاعات اقتصادی است و همچنین نظام اقتصادی و مالی ما از بیماری ساختاری رنج می‌برد.

 

دبیر اندیشکده جهاد اقتصادی افزود: علی‌رغم قوانین و اطلاعاتی که درباره شفاف‌سازی وجود دارد، اما این قوانین کمتر عملی شده و حتی بعضی از مسئولین مانع از اجرای آن‌ها می‌شوند. به‌عنوان‌مثال در بحث ارضی و ساختمان‌ها با اجرای سیستم "حدنگاری(کاداستر)" قابلیت کنترل وجود دارد و می‌شود جلوی پول‌شویی از طریق معادلات ملکی را گرفت.

 

دکتر ایزدخواه جهت‌گیری‌ها و راهبردهای دولت‌ها را یکی دیگر از دلایل مفاسد اقتصادی عنوان کرد و ادامه داد: به‌جای این‌که دولت‌ها به جراحی ساختار بپردازند، جهت‌گیری‌های خود را به سمت اصلاح و ساخت روبناها می‌پردازند. مثلاً رویکرد دولت سازندگی، پروژه محور بود و به اصلاحات ساختاری توجهی نشد و چه‌بسا که در آن دوران ساختارها به سمت انحطاط هم پیش رفت.

 

این فعال حوزه فناوری‌های نوین خاطرنشان کرد: در دولت‌های بعدی هم به همین‌گونه بوده است و می‌توان گفت دولتی به‌طورجدی به اصلاح ساختارها نپرداخته است. این هم ناشی از این است که فرهنگ مدیریت در کشور فقط معطوف به افتتاح پروژه‌ها و رونمایی از پروژه‌های جدید است و کمتر به ساخت و اصلاح درونی که رهبری هم گوشزد کرده‌اند توجه می‌شود.

 

 وی تأکید کرد: مشکل اقتصادی ما کمبود مالی یا بودجه‌ای، یا فناوری و دانش نیست، بلکه مشکل اول نابسامانی در ساختار و سازوکارهای موجود است.

 

این کارشناس حوزه اقتصاد ورود مردم به عرصه اقتصادی را لازم دانست و اذعان داشت: اگر بخواهیم عمیق‌تر بررسی کنیم، مردم درصحنه اقتصاد نیستند، مردم در حاشیه اقتصاد و مصرف‌کننده و تماشاچی هستند. اگر مردم درصحنه نقش‌آفرین بودند، آمار این فسادها کمتر می‌شد. نمونه این مسئله را در زمان جنگ شاهد بودیم که باوجود قدیمی و نابسامان‌تر بودن ساختارها و سازوکارها، چون مردم درصحنه بودند، مقابله با احتکار اقتصادی ساده‌تر بود و به‌نوعی خود مردم نظارت می‌کردند.

 

دکتر ایزدخواه گفت: دانشگاه‌های ما، به‌جای پرداختن و آموزش ساختارهای داخلی و بومی کشور و پیدا کردن راه‌حل مناسب، عقب‌مانده و غرب‌زده هستند، و نسخه‌های پنجاه سال پیش آموزش داده می‌شود. به همین خاطر تحلیل درست و میدانی از اقتصاد و متناسب با نیازهای کشور ندارند و نتوانستند به مشکلات اصلی بپردازند. به‌عنوان‌مثال نحوه خرج کردن پول نفت که همیشه مسئله بوده است، چه قدر موردبحث قرارگرفته و به آن پرداخته شد است.

 

وی اظهار داشت: در فرهنگ عمومی به مباحث و تأکیداتی که رهبری دارند، به چشم شعار نگاه می‌شود و در حد سیاست‌های کلی باقی می‌ماند. اما منویات رهبری نتیجه جمع‌بندی نخبگانی است و گزارش‌های مختلف که به ایشان می‌رسد را جمع‌بندی می‌کنند. توصیه‌های ایشان باید به‌عنوان یک هدف‌گیری جدی و اساسی برای همه اقشار قلمداد شود و این موارد در سطح واقعی قرار بگیرد و دستگاه‌های مختلف به آن بپردازند.