تاریخ خبر: کد خبر: 3528

شورا به سخنگو نیاز دارد!

یا این‌که جناب سخن‌گو می‌خواهد بگوید به برکت فرهنگ‌سازی شورا، اینک خیابان‌های جمهوری اسلامی به‌مانند خیابان شانزه‌لیزه دو قرن پیش فرانسه گشته و زنان نیمه‌عریان با آرایشی چون عروسان در حجله، خیابان‌گردی می‌کنند؟

شورا به سخنگو نیاز دارد!

به گزارش قاصدنیوز، حیدر رحیم‌پور ازغدی نوشت: چندی پیش حجت‌الاسلام خسروپناه در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود، شوراي عالي انقلاب فرهنگي چه اقداماتي باید انجام دهد تا فعاليت‌هايش نمودار گردد؟ فرموده بودند:


«از جمله اقداماتي که مي‌توان در اين زمينه انجام داد، معين‌کردن يک نفر به عنوان سخن‌گو است که به‌طور مرتب، فعاليت‌هاي مختلف شورا را به مردم گزارش دهد، صرف اين‌که شوراي عالي انقلاب فرهنگي تارنمایی داشته باشد، کافي نيست. از اين‌رو يک سخن‌گو نياز است که هر ۳ يا ۴ روز يک‌بار در صدا و سيما حضور يابد و فعاليت‌هاي شورا را به مردم گزارش دهد». (خبر شماره 13930821001521 خبرگزاری فارس)

 

سرورم دکتر خسروپناه که آموزه‌های تمدن انقلاب اسلامی را بر پایه‌ی آموزش‌های غدیریان می‌کاود و با چنین تفلسفی بر پایه‌ی تفقه جعفری‌مذهبان، تیر را به نشانه می‌زند، با وجود برخورداری از چنین ارزش‌هایی، در دفاع از خُسبیدگان شورای عالی انقلاب فرهنگی، می‌پندارد که نقد نقادان بر شورا از این‌رو است که شورا سخن‌گویی ندارد! تا هنرنمایی‌های آن شورا را به رخ مردم انقلاب بکشد!

 

و من به پاسخ‌شان می‌گویم آیا این‌که شورا بدون برنامه‌ریزی، به دستِ جوانان روستاها و شهرستان‌ها که می‌توانند با همان تحصیلات دبیرستانی بر رشد اندیشه مردم بیفزایند و خود سروری کنند، مدرکی دانشگاهی می‌دهد و آنان را در خیابان‌ها رها می‌سازد تا به خاطر سیرکردن شکم خود یا به رانندگی تاکسی بپردازند یا خدمتکار بنگاه‌های معاملاتی گردند یا پناه به بازار توزیع و شاگردی بازاریان ببرند، خدمت است؟ آیا این تعداد دانش‌آموخته‌ی بیکار که نتیجه سیاست‌گذاری و مدیریت آموزش عالی است، افتخاری دارد که سخن‌گوی شورا باید به رخ مردم این انقلاب بکشد؟

 

یا این‌که جناب سخن‌گو می‌خواهد بگوید به برکت فرهنگ‌سازی شورا، اینک خیابان‌های جمهوری اسلامی به‌مانند خیابان شانزه‌لیزه دو قرن پیش فرانسه گشته و زنان نیمه‌عریان با آرایشی چون عروسان در حجله، خیابان‌گردی می‌کنند؟

 

آیا این‌که امروزه در کشور، شیب ولادت و ازدواج در حال کاهش و شیب فوت و طلاق در حال افزایش است و میلیون‌ها زن بیوه و دختر ترشیده بار دوش نظام خانواده در ایران شدند، افتخاری است که سخن‌گوی شورا به رخ مردم انقلاب اسلامی بکشد؟

 

سرورم پیرامون اقتصاد و فرهنگ اقتصادی همین بس که بگویم من در آغاز انقلاب، برای واگذاری مغازه‌ای به مستأجر، 3000 تومان سرقفلی گرفتم و امسال مستأجرم برای واگذاری آن‌جا به مستأجر دیگری، مبلغ 420 میلیون تومان، یعنی 140000 برابر پولی که داده بود! و سی سال کاسبی کرده و به جایی رسیده بود، گرفت!

 

سرورم! آمارها می‌گوید آغاز پیروزی انقلاب، جمعیت روستاها 70 درصد مردم ایران بود و جمعیت شهرها 30 درصد و اینک به عکس شده‌است؛ یعنی از کل جمعیت کشور، 30 درصد در روستاها و 70 درصد در شهرها به سر می‌برند! و بسیاری از آنانی هم که در روستاها خانه دارند، برای کارگری در ساخت‌وساز برج‌ها به شهرها می‌روند. دولت‌ها بیشترین خوراک مردم را وارد می‌کنند و مشهد ما که روزی، شهر میوه‌های بهشتی نام داشت، اینک زباله‌دان میوه‌های جهانی گشته است!


آری، شورای عالی انقلاب فرهنگی به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی مداخله‌ای ندارد ولی آیا شورا در مبارزه با فرهنگ دلالی و مصرف‌زدگی و ترویج فرهنگ خودکفایی و تولید ملی کارنامه‌ی موفقی دارد؟

 

از ادارات سخنی نمی‌گویم زیرا من بارها نوشته‌ام که ادارات برای اداره‌ی کشور است و امام(ره) می‌فرمودند: «دولت‏ها، خدمت‏گزار مردم‌اند» لیکن ادارات ما زنجیری به پای کار و کارگر و کاردان و کارآفرین می‌باشند!

 

پیرامون دادگستری همین که گذشته در حضور رهبر انقلاب به رئیس آن قوه عرض کردم، کافی است. گفتم آقای رئیس! اگر درب دادگاه‌ها را تخته کنید و حل پرونده‌های قضایی را به بقال‌های سر کوچه‌ بسپارید، هم مشکلات قضایی آسان‌تر حل و فصل می‌شود و همی قضاوت آنان به احکام اسلامی نزدیک‌تر است.

 

سرورم! سخن را کوتاه می‌کنم، ببینید کارهایی که پس از انقلاب آقابالاسری نداشته و قانون، آن‌ها را به رهبری یا مردم انقلاب واگذار کرده، تا به کجا رشد کرده و به پیروزی رسیده است؟ به نظر شما اگر ساخت‌وساز سلاح و ادوات نظامی یا مدیریت و پشتیبانی از دانش هسته‌ای و نانوتکنولوژی، زیر نظر رهبری نبود، باز هم امروزه ما دارای چنین سلاح‌ها و دانش‌های دشمن‌شکنی بودیم؟

عزیزم! چرا به جای زمینه‌سازی برای توجیه به‌زمین‌چسبیدگی شورا، به نقد آنان نمی‌پردازید تا تکانی بخورند و جمهوری اسلامی جانی بگیرد. مگر نه این‌که رهبری فرمودند: «فلسفه‌ وجودی شورای عالی انقلاب فرهنگی، فهم و تبیین و تثبیت و انفاذ ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و بازآرایی مداوم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و پایش پیشرفت‌های فرهنگی کشور متناسب با ظرفیت‌ها و شایستگی‌های عظیم ایران اسلامی و انقلابی است».

 

سرورم! امام(ره) این شورا را برای آن آفرید که ارزش فرهنگ غدیری اسلام را به جهانیان بنمایاند. آیا این شورا، چنین کرد یا کپی‌نویس و گرته‌بردار فرهنگ دیگران بود؟ به‌خصوص امروزه که قانون‌گزاران اجازه فرمودند همگان می‌توانند به «امر به معروف» و «نهی از منکر» بپردازند!

 

قانونی که فقه غدیری، هزار و چهارصد سال پیش در ردیف نماز و روزه بر مسلمانان واجب داشته است و پیشوای عزیزمان حسین(ع)، فرزند پیامبر(ص) به خاطر احیاء این سنت، آن‌گاه که سفیانیان، منکر را معروف و معروف را منکر ساخته بودند، حج خود را تبدیل به عمره کرد، با لشکری خانوادگی و سربازی علی‌اکبر(ع) و علی‌اصغر(ع)، به مقابله با یزید پرداخت.

 

هفتمین پیشوای ما را نیز با این‌که همه عمر یا در حبس خانگی بود یا در زندان‌های مخوف هارون‌الرشید تا جان سپرد، لسان صدق و قرآن ناطق، یعنی زبان گویای امر به معروف و نهی از منکر نامیده‌اند. و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون