تاریخ خبر: کد خبر: 2732

برای حاشیه‌شهر مشهد چه نباید کرد؟!

دقت شود که «کار» را و نه حرف‌های صرفا روی کاغذ! چرا که گفتن و عمل نکردن، تنها امید ایجاد شده در مردم حاشیه‌شهر را می‌ستاند، اعتماد را از آنان سلب کرده و مانع مشارکت آنها برای انجام اقدامات بعدی خواهد شد.

به گزارش قاصدنیوز، دکتر رقیه فاضل در یادداشتی در شهرآرا نوشت: به همان اندازه که «پرداختن» به مسئله  حاشیه‌شهر مشهد ضرورت دارد، «چگونه پرداختن» به آن نیز اهمیت دارد. در حاشیه‌شهرعلاوه بر کارهایی که باید انجام شود، بعضی کارها را نباید انجام داد. در ادامه به چند «نباید» برای فعالیت های حاشیه‌شهراشاره می شود که شایسته است مورد توجه مسئولین امر قرار گیرد:


١) تقلیل مسئله به فقر: تعریف صحیح و دقیق مسئله در هر کاری، اولین قدم در تعیین ضریب موفقیت آن است. اگر مسئله‌ای اشتباه تبیین شود، راه حل ها راه به جایی نخواهند برد. حاشیه‌شهرفقط نماد فقر نیست، بلکه نماد تکاثر و تبعیض در شهر نیز هست. لذا تنها مسئله مشهد نیست؛ آنچه مسئله و فوریت اصلی شهر مشهد است، «تبعیض و شکاف طبقاتی» موجود در شهر و فقر ناشی از آن است. بنابراین هر فعالیتی که نگاهش به حاشیه شهر، تنها مبارزه با فقر باشد و کفه دیگر ترازو و فاصله زیاد این دو کفه را نبیند، اگرچه در ظاهر دستی به سر  و صورت حاشیه های کنونی شهر می‌کشید اما در آینده ای نزدیک با حاشیه‌ای دیگر مواجه خواهد شد.


٢) داشتن «دید تونلی» در حل مسئله: اکثر مسئولین معتقدند معضل اصلی و مهمی که در حاشیه‌ شهر با آن رو به رو هستیم ساخت و سازهای غیر اصولی است. اگر در تعریف مسئله، حاشیه‌شهر را از کل شهر جدا کنیم، طبیعی خواهد بود که در گام بعد نیز به دنبال معضل اصلی در همان تکه  جغرافیایی جدا شده خواهیم بود و پس از ساخت و ساز غیراصولی در حاشیه شهر، مسئله‌ای  جزئی‌تر مطرح شده و همین‌طور این «دید تونلی» پیش خواهد رفت و مسئله هر بار کوچک تر و محلی تر می شود. در یک سیستم اجتماعی و انسانی، بروز یک پدیده در بخشی از سیستم، لزوماً به خاطر وجود علتی در همان بخش نیست و چه بسا برای رفع معضلات حاشیه‌شهرباید به مرکز شهر رفت و علت هایی را در آنجا درمان کرد.


٣) سند بازی! : تدوین «سند توانمندسازی و ساماندهی حاشیه شهر» که پس از سفر هیأت دولت به مشهد مد نظر قرار گرفته، می تواند فرصت خوبی برای ساماندهی به زندگی حاشیه نشین ها باشد، اما اگر حدود یک دهه به عقب برگردیم، سندی را می یابیم با نام «سند توانمندسازي و ساماندهي سکونتگاه هاي غيررسمي». در این سند که مصوبه هیأت وزیران در تاریخ 26/11/1382 است مفصل به این موضوع پرداخته شده و دولت دستگاه‌هایی را مأمور به اجرای این سند کرده است که همکاری آنها تاکنون می توانست بر دردهای بسیاری در حاشیه‌شهرمرهم بگذارد. این نقد بدین معنا نیست که سند نویسی بد است یا سند قبلی، بدون اشکال بوده است، حرف این است که وضع قانون و سند جدید برای امری که قانونش موجود است اما در اجرا لنگ می زند، دردی را دوا نمی کند. البته منکر دلگرم کردن مردم با گزارش فعالیت های مثبت نیستیم، صد البته باید «کاری» را که برای خدا انجام داده ایم، برای خدا به مردم بگوییم، اما دقت شود که «کار» را و نه حرف‌های صرفا روی کاغذ! چرا که گفتن و عمل نکردن، تنها امید ایجاد شده در مردم حاشیه‌شهر را می‌ستاند، اعتماد را از آنان سلب کرده و مانع مشارکت آنها برای انجام اقدامات بعدی خواهد شد.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون