تاریخ خبر: کد خبر: 8428

چرا به آیت الله علم الهدی افتخار میکنیم؟

به قلم: حجت الاسلام حسین ابراهیمی

چرا به آیت الله علم الهدی افتخار میکنیم؟

برای روشن شدن ابعاد شخصیتی آیت الله علم الهدی باید یک تقسیم را بیان کنیم و آن اینکه ما به یک ایدوئولوژی و روش زندگی به نام "دین" اعتقاد داریم که مطمئنا این دین و این روش و اینکه این روش بیاید و در همه ابعاد زندگی انسان پیاده بشود دشمنان زیادی دارد،از دشمنانی که مشخصا و به طور واضح با اصل دین مخالفت میکنند تا کسانی که به ظاهر حتی در لباس دین هستند اما اعتقاد واقعی به این دین و ورود عملی دین به عرصه اجتماع و سیاست ندارند، این دو گروه از مخالفان هستند.


در طرف مقابل هم نظیر این تقسیم وجود دارد و معتقدین به دین دو گروهند، یک عده اعتقاد به دین دارند اما منافعی هم دارند ، بالاخره چون باید در همین دنیا زندگی کنند و با همین افراد زندگی کنند و لاجرم در افتادن با افراد مخالف، منافع دنیایی آنها و اسم و رسم آنها را خدشه دار می کند این گروه اول از دین داران ترجیح می دهند که دیندار باشند ولی با افراد مخالف در نیفتند، و هر طور شده در مقابل آنها قرار نمیگیرند که اینها از صدر اسلام و تاریخ اهل بیت علیهم السلام زیاد بودند که بالاخره با وجود اینکه شاید محبتی به اهل بیت داشتند ولی حاضر نبودند در وسط میدان حاضر شوند و در کنار اهل البیت دشنام بشنوند،شمشیر بزنند و هزینه بدهند؛

از آنطرف مشخص شد که یک گروه دیگر از دینداران واقعی و معتقدین به جامعیت دین و اجرای دین در همه شئون زندگی بشر هستند که حاضرند پای این اعتقاد هزینه هم بدهند، نام این افراد را میگذاریم انقلابی،معتقد انقلابی ،اگر عالم دین هست عالم انقلابی، که حضرت آیت الله علم الهدی از این گروه می باشند و نکته جالب توجه آن است که شاید دفاعی که ایشان از خطوط قرمز مشخص دین می کنند حتی بعضی از مراجع نکنند چون بالاخره یک تقدس و وجهه ای وجود دارد که گاهی مانع می شود کسی حرف را صریح بگوید، که هر حرف صریح قهرا یک عده مخالفین و مخالفت هایی را در پی دارد.

امروز همه اعتقاد ما در عرصه سیاست و اجتماع رو یک پایه بلند استوار است و آن ولایت فقیه است؛

افراد زیادی هستند، چه در لباس دین و چه در غیر لباس دین که به خاطر منافع دنیایی، به خاطر قدرت طلبی، به خاطر رسیدن به مطامع دنیایی و خوشایند اصحاب قدرت و ثروت حاضرند هر طور که می توانند مراتب مختلف مخالفت را با این اصل داشته باشند، که یا علنی جلوی ولایت بایستند یا نه، یک گوشه و کنایه و نیشی به ولایت بزنند یا حداقل اینکه عملا تبعیت نداشته باشند و دفاع از نظرات ایشان نکنند و پشت نظرات ایشان و عمل کردن به آن نایستند که همه اینها مراتب مختلفی از مخالفت با این اصل عظیم حساب می شود؛

همه دین ما امروز روی این پایه استوار است و ارزش امثال آیت الله علم الهدی سینه سپر کردن برای این ولایت است که آن نیش و کنایه ها به ایشان اصابت کند،اصلا ایشان ادعایی جز همین ندارند نکته جالبی که در مخالفین آیت الله علم الهدی می بینیم این است که وقتی دقت می کنیم می بینیم که همین سخنی که ایشان بیان کردند را با عبارت و تعبیر دیگری مقام معظم رهبری فرموده اند و ایشان هم همان حرف را مطرح کرده و روی آن ایستاده اند و افراد مخالف به حرف آیت الله علم الهدی نیش و کنایه می زنند و مخالفت می کنند.

 

در قضیه کنسرت بارها مقام معظم رهبری حتی در جلسات رسمی با دولت ها بیان فرمودند که فضای ابتذال و اختلاط حاکم بر کنسرت های موسیقی با آنچه ما از نشر فرهنگ دینی در پی آن هستیم در تقابل مستقیم است ولی امروز که آیت الله علم الهدی همین حرف را مطرح می کنند و می خواهند لااقل این سخن در پایتخت معنوی کشور اجرا شود می بینیم آماج حملات افراد مختلف حتی در لباس دین و مسئولیت نظام قرار می گیرند.

 

درد امروز جامعه ما درد کسانی است که دم از دین و ولایت می زنند اما حاضر نیستند در مرحله عمل روی آن بایستند و هزینه بدهند و این در مراتبی سر از نفاق در می آورد.

 

نقل شده است که هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله فراغت یافت، حضرت زهرا سلام الله علیها را بر مرکب سوار کرد و به درب خانه مهاجرین و انصار رفت و از بیعت پیغمبر و واقعه غدیر خم و سایر احادیث سخن گفت و از آنها در خواست حمایت کرد. در این میان چهل و چهار نفر از صحابه تعهد کردند در سلب حق او خودداری نکنند. اینجا حضرت دستور داد که سرهای خود را بتراشند و درب خانه امام حاضر شوند و برای احقاق حق او قیام نمایند. فردا صبح تنها چهار نفر حاضر شدند: سلمان ،مقداد،ابوذر و زبیر ابن عوام. (تاریخ مفصل اسلام،ص۱۰۳)

این یعنی چه؟ چرا حضرت همچنین درخواستی از آنها کردند؟ این یعنی برای یافتن صلاحیت دفاع از ولایت باید این افراد حاضر بشوند انگشت نما شوند و هیچ شخصیت،موجودیت و وجهه ای برای خودشان غیر از مدافع ولایت بودن قائل نباشد ،علی غریب آن روز دنبال اینچنین شخصی می گشت و امروز که حرف های مقام معظم رهبری روی زمین مانده و عملا شخص ولی در این میدان تنهاست به دنبال این گونه افراد می گردد که بالاتر از جان، حاضر شوند از آبروی خود در این مسیر بگذرند و آیت الله علم الهدی امروز ابوذر این ولایت است.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون