تاریخ خبر: کد خبر: 1318

ناگفته‌هاي ‌آزاده‌ نامداري‌ درباره ‌طلاق از فرزاد حسنی

من مي خواهم بگويم که اين اتفاق مي تواند در زندگي هر کسي بيفتد. آدم ها مي توانند خيلي خوب باشند ولي برايشان اتفاقات تلخ بيفتد. عکسش هم صادق است. ولي در کل من معتقدم بايد مسئوليت اتفاقي را که افتاده بپذيريم.

ناگفته‌هاي ‌آزاده‌ نامداري‌ درباره ‌طلاق از فرزاد حسنی


من 7 سال اجرا کردم و 3 سال اجرا نکردم و نکات زيادي در زندگي من بود که مي شد درباره اش حرف زد، اما مردم اين کار را حداقل در قبال من نکردند و وقتي به من مي رسند به من لطف دارند. واقعا در طول اين سال ها باور کن يادم نمي آيد کسي ري اکشن منفي به من داده باشد و حالم را بد کرده باشد. تنها چيزي که حال من را بد مي کند، قضاوت کردن است. اصل ديني اش هم اين است که ظن و گمان بد درباره کسي گناه محسوب مي شود.


ممنوع التصوير نبودم. غيبتم براي اين بود که فکر مي کردم يک کار شيک تر انجام دهم و مستند بسازم. من تا سال 90 اجراي برنامه زنده داشتم و سال 90 تا 93 اين تجربه مستندسازي در «خانومي که شما باشي» را داشتم و خيلي هم به من چسبيد. دلم مي خواست فاز ديگري را تجربه کنم.


من قبل از اين که همسر کسي باشم مجري تلويزيون هستم. کارم را دوست دارم و دوست دارم که تجربيات خوبم را تکرار کنم. من سه سال مجري سال تحويل دوم با احسان عليخاني و سال سوم با فرزاد حسني، حالا ممکن است حال ات خوب باشد و برنامه خوب شود، ممکن هم هست که حال ات بد باشد و برنامه بد شود.هيچ وقت. نه اين کار که سر هيچ کاري به من اجبار نشد که برو اين برنامه را اجرا کن.


راستش را مي گويم. هر کسي از من سوال کند، تيتر راست آن اتفاق را مي گويم، اما جزئيات زندگي ام به خودم مربوط است. اين را هم بگويم که رابطه من با فضاي مجازي بسيار کم است و اصلا آدم کامنت‎بخواني نيستم!


مهم ترين نتيجه اي که اين روزها گرفتم و مي خواهم رعايتش کنم اين است که به همه اعتماد نکنم.


عشق، شکست ندارد. مثل آب تصفيه نشده يکسري ناخالصي هايي باعث مي شود رابطه ات به سرانجام نرسد. دو تا آدم با هم هماهنگ نبودند و به هر دليلي، نشده که با هم بمانند. اين اسمش شکست نيست. اگر عاشق کسي باشي هيچ وقت نمي تواني پرونده اش را ببندي.


آزاده نامداري که الان روبروي تو نشسته، قطعا زندگي اش آبستن يک اتفاق بوده و هر جوري هم که مديريت کرده نتوانسته جلوي رخداد بيروني اين اتفاق را بگيرد، اما من اصلا سعي نمي کنم که بگويم اين اتفاق نيفتاده يا مقصرش کس ديگري بوده است.


من مي خواهم بگويم که اين اتفاق مي تواند در زندگي هر کسي بيفتد. آدم ها مي توانند خيلي خوب باشند ولي برايشان اتفاقات تلخ بيفتد. عکسش هم صادق است. ولي در کل من معتقدم بايد مسئوليت اتفاقي را که افتاده بپذيريم. من مسئوليتش را به عهده مي گيرم و مي گويم اصلا رخداد هولناکي نيست، من همانم، همان آزاده نامداري سابق. فقط کمي بزرگ تر شده ام و بيشتر مي دانم و بيشتر مي فهمم، اما اين که ديگر عشق معنا ندارد و... نه، اصلا اينطور فکر نمي کنم. من همانم ولي کمي سختي کشيدم و حالا به نظرم خيلي خوب هستم. خودم را هم خيلي دوست دارم.


من اصلا قابل سرزنش نيستم. به دلايل شخصي اصلا خودم را سرزنش نمي کنم و اتفاقا حس مي کنم خيلي هم با شهامت هستم. هر وقت احساس کنم کاري کنم که درست است آن را انجام مي دهم و اگر احساس کنم غلط است انجام نمي دهم.

من اگر به سال 82 برمي گشتم مسير زندگي ام را عوض مي کردم. انتخاب دانشگاهم را عوض مي‌کردم. هرگز وارد تلويزيون نمي شدم و يک زندگي ديگر را تجربه مي کردم. اگر بخواهم خيلي دردناک فکر کنم اين‌طوري به زندگي ام نگاه مي کنم که کاش خدايا به من يک دهه فرصت مي دادي تا دوباره بعضي از تصميمات را بگيرم، مثلا ديگر مديريت صنعتي نمي خواندم و روانشناسي باليني مي خواندم. هر چند که من اين اشتباه را تصحيح کردم و در دوره ارشد باليني مي خوانم، اما مي توانستم از اين فرصت بهتر استفاده کنم. اگر زمان به عقب برمي گشت من هرگز به دانشکده صدا و سيما نمي رفتم تا تست بدهم و مجري تلويزيون بشوم، اما به معناي اين نيست که اشتباه کردم، اين شيوه اي بود که من آن زمان حس مي کردم درست است، بنابراين انجام دادم.

 

منبع:روزنامه صبا

کلمات کلیدی

  • س 2 1

    من نمی دونم علت اصلی این دو پرنده مرغ عشق چی بوده ولی به نظر من کار درستی نبود. نه به اون شعر عاشقانه نه بعد از یک سال جدایی از همدیگه خانم ازاده نامداری من یکی از هوادارانتونم خیلی ناراحت شدم این حرفو شنیدم یک کم دیگه فکر کنید برای جدایی

  • ب 1 0

    حیف ازاده . این دختر حیف شد

ارسال نظر

تریبون