تاریخ خبر: کد خبر: 6649

15 فایده مهم کمیسیون ویژه برجام برای فرهنگ سیاسی

تشکیل کمیسیون و پخش آن فواید زیادی برای ارتقاء فرهنگ سیاسی کشور دارد. هر چند درباره کمیسیون (روند آن، ادهاف و فرجام آن) سخنان زیادی هست اما اینجا اشاره‌ای کوتاه به چند مورد از اثرات مثبت آن می‌کنیم.

15 فایده مهم کمیسیون ویژه برجام برای فرهنگ سیاسی

به گزارش قاصدنیوز، تشکیل شدن کمیسیون ویژه برجام (هر چند بسیار دیر هنگام)، پخش تلویزیونی آن و باز شدن روزنه‌ای برای بیان واقعیات برجام، اتفاق خاص و مثبتی است. این اتفاق (برجام و همه‌ی اتفاقات حول آن) در جمهوری اسلامی بسیار نادر است و به همین دلیل این کمیسیون حائز اهمیتی استراتژیک و راهبردی در تاریخ ایران است.

 

تشکیل کمیسیون و پخش آن فواید زیادی برای ارتقاء فرهنگ سیاسی کشور دارد. هر چند درباره کمیسیون (روند آن، ادهاف و فرجام آن) سخنان زیادی هست اما اینجا اشاره‌ای کوتاه به چند مورد از اثرات مثبت آن می‌کنیم.

 

  1. پخش تلویزیونی و حساس شدن مردم درباره‌ی مسائل مهم کشور: یکی از مهمترین اتفاقات مثبتی که به تبع تشکیل کمیسیون ویژه برجام افتاد، پخش تلویزیونی قسمتی از جلسات آن بود. این اتفاق نیکو، باعث می‌شود یکی از مهمترین مسائل کشور که برای ۱۰، ۱۵، ۲۵ و حتی همیشه، مواردی را به کشور تحمیل می‌کند و حقوقی که از کشور نابود شد (از جمله حقوق هسته‌ای، از جمله باقی ماندن تحریم‌ها و…) را با صراحت با مردم در میان بگذارد. بسیار اهمیت دارد که برای مردم جا انداخته شود که نسبت به مسائل اساسی کشور و سرنوشت ملت ایران حساس باشند و مسائل را جدی پیگیری کنند. شاید پخش تلویزیونی کمیسیون شرایط را برای این جلب حساسیت بیشتر فراهم کند.
     
  2. پخش تلویزیونی و لزوم تحقیق توسط خود مردم: این حساسیت‌انگیزی -که به خودی خود بسیار مهم است-، فایده‌ی مهم دیگری نیز به دنبال خود ایجاد می‌کند. مردم حرف‌های مختلفی درباره یکی از مهمترین اتفاقات کشور در چند دهه‌ی اخیر را می‌شنوند و با ابعاد مختلف آن آشنا می‌شوند. اگر در این بین حرف‌های متضاد می‌شنوند، باید بستری شود برای تحقیق درباره آن. یعنی شنیدن حرف‌های مختلف، باعث خواهد شد مردم بیش از پیش روی به مطالعه و تحقیق بیاورند تا بفهمند بالاخره حرف حق درباره برجام چیست؟
     
  3. پخش تلویزیونی و نقدهای جدی به برجام: از دیگر نکات مثبت پخش تلویزیونی جلسات کمیسیون این است که برای اولین بار بعد از توافق وین، انتقادات علیه برجام در صدا و سیما مطرح می‌شود و مخاطبان می‌توانند فراتر از تبلیغات دروغین دولت و رسانه‌های آمریکاپرست، به ابعاد واقعی این سند پی ببرند. بسیار جای تاسف است که تا قبل از پخش این کمیسیون جلسات جدی بررسی برجام در صدا و سیما شکل نگرفت و تنها به پخش دروغ‌ها و توهمات مقامات دولتی در این باره پرداخته شد. اساسا این وظیفه‌ی یک رسانه است که تا حد توان به موضوعات به صورت جدی بپردازد و سعی کند ابعاد مختلف آن را بررسی نماید. رویه تبلیغاتچی صرف بودن برای برجام، از نظر حرفه‌ای و رسانه‌ای نیز برای صدا و سیما یک ضعف مفرط بود که بدون هیچ بررسی کارشناسی تنها به تکرار حرف‌های دولتی‌ها روی آورد و جایگاه خود را از شأن یک رسانه‌ی فراگیر به یک رسانه‌ی باند هاشمی و یک جریان کوچک از جامعه تقلیل داد.
     
  4. پخش تلویزیونی و نامحرم ندانستن مردم: یکی از اثرات مهم این کمیسیون و پخش تلویزیونی آن، قدم برداشتن در راستای نامحرم ندانستن مردم توسط دستگاه‌های حاکمیتی به ویژه صدا و سیما است. در جریان گذاشتن مردم در موضوعات مهم بسیار حائز اهمیت است. با چنین رویکردی است که مردم خود را شریک حکومت می‌بینند و حاضر به همکاری جدی در موضوعات مختلف می‌شوند. ارائه‌ی تصویر واقعی از شرایط سیاسی اقتصادی کشور به جای منحصر کردن اطلاع‌رسانی به جنگ روانی، کمک شایان توجهی در ایجاد وحدت و همدلی مردم و همراه شدن آنها دارد.
     
  5. ترک خوردن سانسور؛ روزنه‌ای کوچک در اختیار منتقدین واقعی: به بهانه‌ی کمیسیون برجام، صدا و سیما مجبور گردید که به پخش تلویزیونی تن بدهد. این بستر رسانه‌ای باعث شد تا فرصتی -هر چند کوچک- ایجاد شود تا منتقدین واقعی مذاکرات هسته‌ای دو سال اخیر و به ویژه منتقدین ننگین‌نامه‌ی وین، بتوانند بخشی از نقدهای خود را طرح کنند و فرصت بیابند تا برای صیانت از منافع ملت ایران، حرف‌ها و استدلال‌های خود را بیان کنند.

    اهمیت این نکته وقتی بیشتر نمایان می‌شود که دولت تلاش گسترده‌ای برای سرکوب و ایجاد خفقان و سانسور حقایق ایجاد کرد (+، +، +، +، +، +) کار به آنجا رسید که حتی با شعارهای ضد آمریکایی نیز به صورت علنی برخورد امنیتی کردند (+). اسفناکی اوضاع آنجا بیشتر نمایان می‌شود که جز کیهان و وطن امروز در مطبوعات و سایت‌هایی چون یک بیست و رجانیوز، سایر رسانه‌های اصولگرا به ویژه رسانه‌های منتسب به سپاه، یا دست به سکوت در برابر سیاست‌خارجی ذلیلانه و ضد منفعت ملی دولت زدند یا حتی از مذاکرات هسته‌ای و برجام حمایت کردند!
     

  6. حداقل واکنش به موج اعتراضات مردمی به مذاکرات هسته‌ای: بعد از موج گسترده‌ی اعتراضات میدانی مردم در شهرهای مختلف کشور که در خرداد ۹۴ فراگیر شد (پرونده ویژه این موج گسترده در سراسر کشور)، و در مشهد و اصفهان با جمعیت چند ده هزار نفری در اوج قرار داشت و به مراسم باشکوه تشییع پیکر شهدای غواص در تهران ختم شد، جا داشت صدا و سیما از موضع یک رسانه‌ی منفعل و حامی دولت خارج شده، و واکنشی مناسب نسبت به این موج احساسات مردم داشته باشد. اگر نمی‌تواند با مردم همراه شود و به دفاع از حقوق ملت بپردازد، لااقل باید به اندازه‌ی عظمیت این اعتراضات، آن را پوشش می‌داد و به تحلیل آن می‌پرداخت و در احترام به این خیل عظیم مردم، در راستای شعارهای مردم حمایت جدی می‌کرد.
     
  7. نشان دادن این که اتفاقا حزب‌اللهی‌ها کارشناس و متخصص امر است: همانطور که در دو سال گذشته جز عده‌ای سیاسی‌کار تنها با شعارها و وعده‌ها و سرکوب منتقدین از دولت یازدهم دفاع می‌کردند، و این منتقدین بودند که بحث‌های دقیق، کارشناسی، عمیق و پر محتوا ارائه‌ می‌دادند، کمیسیون برجام هم نشان ‌داد که در صحنه‌ی سیاسی کشور کدام جریان اتفاقا بیشتر حرف‌دارد و بر مسائل دقیق و کارشناسی تسلط بیشتری دارد. نشان داد حامیان برجام که هیچ استدلال جدی در دفاع از دیپلماسی دولت و سند خروجی آن نداشته‌اند، جز تکیه بر حواشی، جنجال‌آفرینی و هوچی‌گری‌های عامیانه! به جای جواب دقیق و فنی انتقادات وقتی به جرا و جنجال سر حواشی بی‌اهمیت می‌پردازی -که رسانه‌های‌شان هم همینطور-، نشان از تهی بودن دستت دارد. و معلوم است چرا دولت نمی‌خواهد جز در حلقه‌های بسته، عملکردش بررسی نشود.
     
  8. فرا روی از مصلحت‌سنجی‌های گروهی و سطحی: یکی از اثرات مهم کمیسیون برجام، فراروی بخشی از سیاسیون جریان اصولگرا از چنبره‌ی مصلحت‌سنجی‌های گروهی و سطحی بود که درباره مسائل کشور دنبال می‌کردند. این قدم اولی که برخی از سیاسیون جهت دفاع صریح از حق انجام می‌دهند. و فرهنگ سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد که بررسی واقعیت یک اتفاق و دفاع از حقیقت، بهترین راه حل تامین منافع کشور است.
     
  9. سیاسیون و مسئولین کشور حداقل یک موضوع را جدی بررسی کنند: یکی دیگر از تبعات تشکیل کمیسیون این بود که باعث گردید این حالت مطرح شود که سیاسیون به جای موضع‌گرفتن‌های باندی و منفعت‌اندیشی‌های روزمره، یک موضوع را به صورت جدی بررسی نمایند و تلاش کنند ابعاد مختلف آن را بفهمند و در یک موضوعی صاحب حرف جدی بشوند. این روحیه‌ی سیاسیون کشور که تقریبا هیچ موضوعی را جدی نمی‌گیرند و تنها به بازی با الفاظ و محاسبات سخیف -و اکثرا ناکارآمد- قدرت طلبی می‌پردازند، آسیب بسیار جدی برای فرهنگ سیاسی کشور و مدیریت کشور است. همین جدی نبودن باعث رواج تبلیغات دروغ، وعده‌های خیالی و… می‌شود. درباره‌ی برجام هم متاسفانه همین طور است. اما این کمیسیون شاید باعث شود برای موضوعی مهم حتی برای زمانی اندک، سیاسیون کشور مجبور شوند مسائل را کمی جدی بررسی کنند.
     
  10. وقفه در دو سال تحقیر جایگاه مجلس توسط دولت و علی لاریجانی: در دو سال اخیر دولت و رسانه‌های وی، حملات گسترده‌ای را علیه مجلس ترتیب دادند تا مجلس به همین حداقل وظایفی که باید انجام دهد، نیز نپردازد. این یک استراتژی کلی دولت است که نباید کسی مزاحمش بشود. این تحقیر جایگاه که با همراهی کامل لاریجانی صورت گرفت در ماجرای مذاکرات هسته‌ای به اوج خود رسید. تا آنجا که لاریجانی صراحتا تاکید کرد که موضوع هسته‌ای، فروش سیب‌زمینی نیست! این در حالی است که در دولت‌های قبل همین آقای لاریجانی در حد رئیس دولت به مسائل ورود می‌کرد. اقداماتی (نظیر نظارت، سوال، استیضاح، طرح و…) در زمان دولت روحانی بسیار بسیار کمتر از زمان دولت‌های نهم و دهم است که همین را هم تحمل نمی‌کنند.

    تشکیل کمیسیون ویژه برجام باعث شد تا مقابل این تحقیر دو ساله‌ی دولت، وقفه‌ای -هر چند کوتاه- ایجاد نماید.
     

  11. کاهش شان وکیل‌الدوله بودن مجلس: یکی دیگر از محسنات تشکیل کمیسیون ویژه برجام، این بود که باعث گردید مجلس از جایگاه «وکیل الدوله» به جایگاه «وکیل المله» نزدیک شود. چرا که در دو سال اخیر حمایت‌های منفعت‌طلبانه، معامله‌های هیئت رئیسه با دولت، نطق‌های فرمایشی، حمایت‌های مطلق از همه‌ی لایحه‌ها و طرح‌های دولت و…، تبدیل به رویه‌ای عادی در مجلس شده بود و جایگاه مجلس را کاملا در حد یک اداره کل ذیل یکی از وزارتخانه‌های دولت تنزل داده بود. و تنها چند نماینده بودند (امثال رسایی، کوچک‌زاده، کوثری و…) که به این رویه‌ی عجیب مجلس لاریجانی معترض بودند. کمیسیون ویژه برجام فرصتی ایجاد کرد تا حداقل به صورت موقت مجلس نقشی جدی‌تر در مسائل اساسی کشور ایفا کند.
     
  12. کم‌کردن سرعت گسترش دروغ‌های دولت درباره فتح‌الفتوح بودن برجام بین مسئولین: بدترین اتفاق درباره‌ی برجام این است که این ننگین‌نامه را با دروغ و یا توهم، به عنوان یک پیروزی جا بزنیم و ترویج کنیم. که این کار توسط دولت از سویی و جریاناتی (امثال صفار و…) در حال ترویج بین مسئولین بود. و هر گونه انتقاد را شدیدا سرکوب می‌کردند. اما با شکل گیری این کمیسیون و طرح انتقادات، این امکان فراهم شد تا در بین مسئولین نیز خام‌اندیشی، خیالات کودکانه، توهمات خوش‌بینانه و… کم‌رنگ شود و بدانند که انتقادات بسیار جدی به این توافق وارد است. تا این قدر راحت فریب دروغ‌های دولت را نخورند.
     
  13. نمایش فاجعه بی سوادی نمایندگان و ناکارآمدی مجلس: پخش تلویزیونی جلسات کمیسیون باعث گردید تا تاسف بخوریم به حال کشور که نمایندگان مجلسش جز تعدادی اندک، همگی از درک حداقل‌های سیاسی نیز عاجز هستند. و چقدر بی‌محتوا و سطحی با مسائل مختلف برخورد می‌کنند. اگر نبود آن چند منتقد جدی برجام در بین نمایندگان، به واقع پخش تلویزیونی کمیسیون را باید به مثابه کمدی‌ترین فاجعه برای مدیریت یک کشور در نظر گرفت!
     
  14. آشنا شدن با واقعیت برخی از سیاسیون: یکی از خیرهای بسیار مهم این کمیسیون این بود که نشان می‌داد برخی افرادی در این سال‌ها با گرفتن مواضع دوپهلو و صد پهلو، بازی با واژگان، حرف‌های بی‌مبنا و مواضع شل، لابی کردن با این و آن و باج دادن به گروه‌های مختلف، با تنزه‌طلبی و فرار از قرار گرفتن در موقعیت‌های جدی و …، چگونه مراتب ترقی در قدرت را طی کرده‌اند. نشان می‌داد برخی افراد چه در چنته دارند و چه توانایی دارند و در این همه سال در میانه‌ی قدرت بودن چه خدماتی به کشور کرده‌اند!
     

    یکی از مهمترین موارد شخص آقای ابوترابی بود که نشان می‌داد علی‌رغم وجهه‌ی بی‌طرفی که سال‌ها برای خود ساخته بود و ادعای اخلاق‌گرایی می‌کرد، چگونه درباره برجام هم -چون باقی منش سال‌های گذشته‌اش- چقدر متعصبانه طرفدار باند هاشمی و جریان کارگزاران است. و کاش برای این تعصبش اندکی استدلال هم برای دفاع از برجام می‌داشت جز آن حمله‌های عصبی که به منتقدین می‌کرد. چقدر سخت بود در همه‌ی این سال‌ها به جوانان حزب‌اللهی نشان بدهیم که این مرد کاملا در جبهه‌ی مقابل است و فریب این ظاهر الصلاحی‌ش را نخورید.
     

    یا فرد دیگر بروجردی بود. نشان داد چگونه فردی می‌تواند این همه سال در مسائل وزارت خارجه حضور داشته باشد و سال‌های سال در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه‌ی مجلس حاضر باشد و ریاست آن را برعهده داشته باشد اما این قدر از مسائل بین‌المللی و تخصصی بی‌اطلاع باشد. چقدر می‌تواند از درک آرمان‌های انقلاب، مسائل ساده‌ی منطقی، نتایج ساده‌ی سیاسی یک متن و… ناتوان باشد اما همیشه در تصمیم‌گیری‌ها حضور داشته باشد!
     

    و امثال این چهره‌هایی که به واسطه‌ی مذاکرات هسته‌ای واقعیت درونی خود را نتوانستند، پنهان نگاه دارند، چقدر زیادند.
     

  15. دولت در داخل فقط انشا می‌خواند: کمیسیون برجام باز شاهد مثال دیگری بود بر این رویه‌ی همیشگی دولت که تنها وعده می‌دهد و بعد از انجام نشدنش هم تنها پرخاش می‌کند. حضور دولتی‌ها در این کمیسیون نشان داد که از ظریف تا نهاوندیان همگی تنها به سان شیطان رفتارهای مضر خود را تزیین کردند و وعده‌هایی تو خالی درباره‌ی آینده دادند. وعده‌هایی که پیش از این درباره ژنو هم می‌دادند و پاسخی به پرسش‌ها راجع به عملی نشدنش هم نداند.

منبع: 20-1.ir

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون