تاریخ خبر: کد خبر: 7610

سخنی با آقای رئیس‌جمهور؛

به فرض که از رکود هم سخن نگفتیم

به قلم: محمدجواد سپهری راد

به فرض که از رکود هم سخن نگفتیم

حدود 30 ماه از تشکیل دولت تدبیر و امید می‌گذرد و هرروز خط قرمز جدید و جدیدتری برای رسانه‌ها و فعالان سیاسی کشور از سوی شخص رئیس‌جمهور ترسیم می‌شود، خط قرمزهایی که اگر کنار یکدیگر قرار گیرند تا حد زیادی منظومه فکری و نگاه ایشان را در نحوه مدیریت بحران‌ها مشخص می‌کند.

 

لابد به خاطر دارید زمانی که هنوز ابتدای راه مذاکرات هسته‎‌‌ای در دولت بود و هنوز منتقدان به‌طورجدی وارد گود نقد نشده بودند (نه آنکه نخواهند بلکه ازاین‌روی که دولت معتقد بود مذاکرات مانند قارچ در فضای تاریک رشد می‌کند و بر همین مبنا اطلاعات دقیقی از فرآیند مذاکرات و اتفاقات بروز نمی‌داد) جناب روحانی منتقدان را "بی‌سواد" خواندند تا فضای علمی و دانشگاهی که ممکن بود وارد گود نقد منصفانه شود را روی "ارّه" بنشانند تا هرگونه تحرک در فضای نقد  از آن‌ها سلب شود. ایشان در همین جورچین، عبارات متعدد دیگری را نیز مطرح کرده‌اند که "بی شناسنامه" خواندن منتقدان یکی از شاذ ترین آن‌ها بود.

 

 مراد آنکه راهبرد عملیات روانی دولت پیش از به‌پیش بردن اهداف، خلع سلاح منتقدان با استفاده از فن برچسب‌زنی است که با استفاده از آن تلاش دارد منتقدان را در افکار عمومی جامعه در انزوا قرار دهد و با چنگ زدن به استدلال‌های پوپولیستی و غیرمنطقی جلوه دادن انتقادها، ارزش علمی انتقادها و سطح درک و فهم منتقدان را در افکار عمومی کم و بی‌اهمیت جلوه دهد، راهبردی که می‌توان گفت تا حد زیادی برای دولت کارآمد بوده و به نتیجه رسیده است.

 

این منشور اما دو وجه دیگر نیز دارد، یک وجه از آن بستن دهان منتقدان پس از پیش برد پروژه‌های سیاسی است که نمونه آن در سخنرانی رئیس‌جمهور پس از انعقاد توافق هسته‌ای به‌وضوح قابل‌مشاهده بود، ایشان در آن سخنرانی تلویحاً تأکید کردند که هرگونه انتقاد از توافق هسته‌ای را برنمی‌تابند چه آنکه فرآیند قانونی طی شده و انتقاد از توافق به معنای انتقاد از روند طی شده قانونی است، وجه دیگر این منشور عجیب‌وغریب برای عدم پاسخگویی و بی‌توجهی به انتقادات حواله دادن اشتباهات به گذشته است، آش این قصه آن‌قدر شور شده که چندی قبل یکی از نمایندگان مجلس با کنایه گفته بود "نگرانیم این دولت حادثه منا را هم تقصیر قبلی‌ها بیندازد!".

 

طی چند روز گذشته اما ادبیات جدیدی در سخنان مسئولان دولتی نمود پیداکرده، ادبیاتی که حاصل شل آمدن‌های جریان منتقد در فضاهای منتهی به 30 ماه گذشته است، رئیس‌جمهور روز دوشنبه و در جریان افتتاح فازهای 15 و 16 پارس جنوبی برای اولین بار ادبیات جدیدی از نقد ناپذیری را رو کرد که منشور چهاروجهی عملکرد ایشان در قبال انتقادات را تکمیل کرد، ایشان برای اولین بار صراحتاً منتقدان را از انجام انتقاد منع کردند! اقدامی که تقریباً در هیچ جای جهان مرسوم نیست، رئیس‌جمهور در این مراسم با استناد به اینکه دولت ایشان با نفت 30 دلاری کشور را اداره می‌کند دستور دادند "در مورد رکود صحبت نکنید"!

 

این قلم با فرضِ محالِ قابل‌قبول بودن استدلالات ایشان در مورد شرایط کشور، کمبودها، پایین بودن قیمت نفت و حتی قبول کردن عملکرد بد دولت‌های گذشته و همچنین  با نادیده گرفتن مقصر بودن دولت در عمل نکردن به اقتصاد مقاومتی( تا آنجا که رهبر انقلاب کار را به سخنرانی‌های عمومی کشاندند و چندین مرتبه نسبت به آن متذکر شدند) واقعاً یک سؤال بی‌پاسخ دارد که چه طور رئیس‌جمهور که قانون برای او جایگاه حراست و عمل به قانون اساسی را قائل شده، حاضر است عدم انتقاد از موضوعی آنهم با این سطح از اهمیت را دستور دهد؟

 

با بررسی اجمالی که نویسنده بر روی مواضع سخنان روسای جمهور پیشین کشورمان انجام داد با قطعیت تقریبا بالایی می‌توان گفت که هیچ‌یک از آن‌ها  دستور به صحبت نکردن در مورد موضوعی را به این شکل انجام نداده‌اند.

 

گویا جناب رئیس دولت فراموش کرده‌اند که مردم در سال 92 تنها برای حل مشکلاتی که ایشان مدعی بود کلید آن در دستان ایشان است به وی رأی داده‌اند، در همان مقطع بیشترین مطالبه مردم مطالبه اقتصادی بود که ایشان قول داد 100 روزه آن را حل کند که نه‌تنها مشکلات حل نشد بلکه اکنون معتقدند حتی نباید  از آن حرف زد! آقای روحانی به نحوی سخن می‌گویند که گویا ایشان 37سال گذشته را به‌دوراز عرصه مشکلات کشورداری سپری کرده‌اند و هیچ اطلاعی از آن نداشته‌اند که حالا معتقد شده‌اند نباید از رکود صحبت کرد.

 

رکود نتیجه بی‌تدبیری است، رکود نتیجه بر زمین گذاشتن دستور توجه به اقتصاد مقاومتی است، رکود نتیجه تلاش کاریکاتوری برای حفظ و حراست از دستاورد لرزانی به نام برجام است که نامزدهای ریاست جمهوری آینده آمریکا از هر دو جناح از هم‌اکنون زیر میز آن زده‌‎اند اما دولت ما برای حفظ آن قدم‌به‌قدم از اصول و آرمان‌های خود عقب نشسته، آقای روحانی رکود حاصل کد دادن‌های داخلی برخی در سال 88 به دشمنان خارجی و کوبیدن بر کوس فربه کردن روحیه عافیت‌طلبی است.

 

سخن صریح آنکه مردم برای حل این مشکلات به دولت یازدهم و نگاه حاکم بر آن رأی داده‌اند اگر قرار است با این استناد که زمانی نفت 100 دلاری بوده و اکنون دیگر این‌طور نیست یا آنکه قبلی‌ها بد مدیریت کرده‌اند و حالا کلی مشکل روی‌هم تلنبار شده، یک سال و نیم باقی‌مانده از عمر دولت یازدهم نیز به بطالت بگذرد لااقل اعلام کنید که مردم تکلیف خودشان را بدانند، اما اگر قرار است کاری انجام شود باید جوانب مختلف رکود در جامعه موردبررسی قرار گیرد و رسانه‌ها، نقادان و کارشناسان در مورد آن سخن بگویند تا مگر راه‌حلی برای آن پیدا شود، جناب رئیس‌جمهور درست است که ارتباط و تبادل با دنیا توسعه آفرین است و شما تلاش زیادی برای انجام این کارکرده‌اید و دستتان هم از این باب حقا درد نکند، اما برای کشوری که راه‌حل مشکلات آن تقویت بنیان‌های اقتصاد مقاومتی است( به تائید تمامی اقتصاددانان کشور و حتی شخص جنابعالی) وابسته‌تر کردن کشور به اقتصاد‌های مریض دنیا نمی‌گوییم بی‌فایده اما چه قدر در اولویت است؟ جناب روحانی شما که خوب می‌دانید بسیاری از همین اقتصادهای بزرگ دنیا طی چند سال گذشته برای بالا کشیدن دماغ خود هم با مشکل روبرو بودند حال اگر در چنین شرایطی جامعه را نسبت به حل مشکلات به ارتباط با خارج شرطی کنیم چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟

 

جناب رئیس‌جمهور راه‌حل خروج از رکود سخن نگفتن از آن نیست، مردم به امید حل مشکلات به شما رأی داده‌‎اند و دوست ندارند فرصت را در سال 96 از خدمتگزاران خود بگیرند اما اگر شرایط همین‌طور پیش رود وقوع این اتفاق دور از ذهن نیست.

 

آقای رئیس‌جمهور ما از رکود صحبت خواهیم کرد.

 

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون