به گزارش قاصدنیوز، شهرآرا نوشت:
« سالها از زندگی مشترکمان میگذرد و هنوز با اصرارها و تاکید خانوادهها تصمیم به فرزنددارشدن نداریم. احساس میکنم باوجود مسیر تحصیلی که من و همسرم داریم، فعلا به صلاحمان نیست؛ البته گاهی اوقات تنها نگرانیام افزایش سن خودم و همسرم هست که از دهه سوم زندگی نگذرد. بههرحال بچهدارشدن با همه شیرینیاش فعالیت اجتماعی من و همسرم را اندازهای محدود میکند...»
این بخشی از سخنان زهرا، دانشجوی دکترای رشته مدیریت ارتباطات است که باوجود گذشت شش سال از زندگی مشترک و دارابودن تحصیلات عالیه، خود و همسرش از فرزنددارشدن خودداری می کنند. در جامعه ایران که نرخ پایینی از رشد جمعیت را در چند سال گذشته شاهد بودیم و بهقول کارشناسان با ادامه وضعیت کنونی ممکن است به جامعه سالمند نیز برسیم، به نظر میرسد میل و رغبت در جامعه تحصیلکرده و نخبه جامعه نیز برای فرزنددارشدن کمرنگ تر شده است. آنها هراس دارند که نکند با آمدن یک نوزاد به زندگیشان، مسیر پیشرفت و ارتقای تحصیلی و شغلی آنها مسدود شود و از موفقیتهای بعدی بازمانند.
روز جهانی جمعیت، امسال (٢٠تیرماه) به«سرمایهگذاری برای جوانان، تنها برای امروز نیست؛ بلکه سرمایهگذاری برای آینده است» نامگذاری شده است. از آنجا که جمعیت کشور هماکنون جمعیتی جوان است و بیشاز دوسوم آن در سنین فعالیت و کار بهسر میبرند، بهرهگیری از این «پنجره جمعیتی» ضرورتی اجتنابناپذیر است و به نظر میرسد برای این بیمیلی و بیرغبتی در میان نسل تحصیلکرده که انگار ثمره پربار آنها بیشتر برای جامعه کارآمد خواهد بود، کار و فرهنگسازی بیشتر ضرورت دارد.
در این گزارش به عوامل مهمی که این بیرغبتی را در نسل جوان و تحصیلکرده حاصل کرده است و نیز به آسیبهای نبود فرزند برای زندگی مشترک بیشتر پرداختهایم.
اولویتانگاری تحصیلات در زبان فرهنگ جامعه
یک روانشناس در بیان اینکه چرا برخی جوانها فرزندآوری را مانع پیشرفت و ارتقای شغلی خود میدانند، میگوید: گاهی ضرورت تحصیل از ازدواج نیز پیشی میگیرد و بهطورقطع فرزندآوری برای برخی مانعی در روند پیشرفت به شمار میآید.
مسعود هنربخش علت اصلی این اتفاق در جوانان تحصیلکرده و حتی نخبه جامعه را، پاسخ به اشتیاقات والدین آنها عنوان میکند و یادآور میشود: تجربه نشان میدهد برای این افراد کمتر مسئله خلأ روانی مطرح است و دلیل اصلی، پاسخ به اشتیاقی است که والدین در شیوه تربیتیشان از کودکی اعمال کردند.
این روانشناس عقیده دارد برای بررسی این مسئله باید به گذشته نگاهی انداخت. برخی والدین در جریان زندگی و تربیت فرزند بیشتر از صمیمیت، موفقیت را در زندگی فرزند اولویت میدانند. آنها بهجای انتقال مفاهیم و ارزشهای همدلی و ارتباط صمیمی با خانواده، موفقیت تحصیلی را نشان گرفتند و فرزند را برای موفق جلوهدادن در اجتماع فقط در مسیر تحصیل هدایت کردند.
وی با اشاره به اینکه شاهد اولویتانگاری تحصیلات در زبان فرهنگ جامعه هستیم، عنوان میکند: تحصیلات اولویت و ارزش دوچندانی درمقایسهبا فرهنگ جامعه گرفته است و خانواده بهعنوان نهادی که از فرهنگ جامعه تاثیر میگیرد، قطعا عملکرد و تفکرش بر فرزندان تاثیری بنیادی دارد.
بهگفته هنربخش اولویتهای ارزشی قدری تغییر کرده است، آنقدر که والدین انرژی و اشتیاق خود را فقط برای موفقیت تحصیلی فرزندشان میگذارند. در این میان آیا برای انتقال مفاهیم ارزشی مثل صمیمیت، همدلی و خانوادهمداری هم کاری میکنند؟ والدینی که والاترین سرمایهگذاری مالی و وجودی خویش را برای موفقیت تحصیلی فرزندشان صرف میکنند، چنانچه او را موفق نیابند و پاسخ نگیرند نهتنها فرزند، بلکه خود را نیز شکستخورده تصور میکنند.
کودکانی که در معرض سوءاستفاده آموزشی قرار میگیرند
این روانشناس خانواده عنوان میکند: هماکنون نهتنها فرزندآوری برای قشر جوان و تحصیلکرده موضوع درخور بررسی است؛ بلکه تمایل کم به ازدواج و افزایش سن ازدواج نیز جای تامل دارد. هرچند مسائل اقتصادی در موضوع دخالت دارد، اما برخی با فراهمبودن شرایط نیز از این مرحله زندگی فاصله میگیرند.
وی اظهار میدارد: جوان در امتناع از ازدواج و فرزندآوری بر این تصور است که مانع مسیر رشد و ترقیاش میشود. جوانی که تحصیلات و موفقیت در مدارج علمی را، تنها مسیر موفقیت در ذهنش تعریف کرده است، نمیتواند نیازهای خود را در روابط دو یا سهنفره پاسخگو باشد.
این روانشناس خانواده با اشاره به میل بیشتر بانوان به ادامه تحصیل و ظرفیت کنونی که در دانشگاهها به خود اختصاص دادهاند، میافزاید: معتقدم که تحصیلات هرگز مانع داشتن یک زندگی خوب و تشکیل خانواده نیست، اما اگر قرار باشد دختر و پسر را از نقشهای اصلی خود خارج کند، خود باعث میشود مسیر موفقیت تکبعدی رقم بخورد.
هنربخش بازهم به گذشته برمیگردد و یادآوری میکند: زمانی کودکان درمعرض سوءاستفاده فیزیکی قرار میگرفتند و تنبیه بدنی در تربیت والدین نقش داشت، اما امروزه با پیشرفت فرهنگ، کودک درمعرض سوءاستفاده آموزشی قرار میگیرد و در شرایط سختترین فرایندهای آموزشی دستوپنجه نرم میکند. او پاسخ سرمایهگذاری و نیازهای پدرومادر را میدهد و از درستی یا نادرستی این روند ناآگاه است.
وی تصریح میکند: این چنین است که حتی وقتی فرزند ازدواج میکند، داشتن فرزند را مانع اشتیاق روانی میداند. درواقع زبان فرهنگ جامعه نیز این قضیه را تقویت میکند.
امتناع از فرزندآوری حاصل فرهنگ جامعه است
این روانشناس خانواده، پیشیگرفتن تحصیلات را بهعنوان یک فاکتور گزینش موفقیت افراد، مهمترین عامل برمیشمارد و میگوید: امتناع جوان تحصیلکرده امروزی از فرزندآوری حاصل نگاه و زبان جامعه است که در او رسوخ کرده یا نتیجه مستقیم تربیت والدینی است که خود موفق نبودند و حاصل سرمایهگذاریشان را در فرزند جستجو میکنند.
وی از افتخارات برخی مادران امروزی میگوید: برخی مادران و پدران از دست به سیاهوسفید نزدن فرزندشان تعریف میکنند و وقف همه امکانات را برای تحصیل او افتخار میدانند، درحالیکه دختر باید به زنانگی خود و حس مادرانهداشتن افتخار کند که متاسفانه این روزها کمرنگ شده است و مادر درارتباطبا جوان، ذخیره وجودی عاطفه و صمیمیت را انتقال نمیدهد.
تحصیلات، مؤلفهای از قدرت و موفقیت اجتماعی
وی در ادامه در بیان آسیبهای این نوع تربیت و تمایلنداشتن به فرزندآوری میگوید: ارتباط صمیمانه یک بخش از نیاز فطری انسان است. در این تربیت عملا فرزند ابزار روانی را دریافت نمیکند و فقط در مسیر تحصیل پیشرفت میکند. وقتی تاکید بر موفقیت تکبعدی باشد، در روابط با والدین، کودک همزمانی ناکامی و ارضاشدن را تجربه نمیکند.
تعداد بزرگسال کودک رو به افزایش است
وی تصریح میکند: در این شرایط تعداد بزرگسال کودک در جامعه بسیار است؛ یعنی تعداد کسانیکه تاب و تحمل شنیدن «نه» ازسوی دیگران را ندارند و بهقولی کودکان بالغی تربیت نمیشوند که این اولین زنگ خطر است.
وی آسیب دیگر تربیت فرزندان نابالغ و تکبعدی را مشکل امروز جامعه عنوان میکند و میگوید: جوان تحصیلکرده نخبهای که میخواهد فرزنددار شود، پساز گذشت سالها از شروع زندگیشان در فرایند فرزندپروری ذخیره روانی ندارد و از این مهم امتناع میکند.
وی به وجود توجیهات غلط و رایج در بین جوانان برای فرزنددارنشدن اشاره میکند و میافزاید: نگاه به عمق مسائلی که یک خانم دیر تصمیم به بارداری میگیرد، حاکی از وجود مشکلات ارتباطی با مادرش در کودکی است. دلیل اینکه زوجی پساز گذشت ٨ تا ٩سال از فرزنددارشدن امتناع میکنند، به مشکلات ارتباطی دوران کودکیشان برمیگردد.
هنربخش درباره فرزند کمتر نیز اظهار میدارد: والدین با خود فکر میکنند زمانیکه فرزند کمتری دارند، احتمالا علاوهبر رسیدگی مادی بیشتر به فرزندشان به خواستههای خود نیز بیشتر توجه میکنند.
این روانشناس ادامه میدهد: برای جلوگیری از روند این تمایلنداشتن به فرزندآوری، پدر و مادر که میخواهند اقدام به فرزنددارشدن کنند، بهترین هدیهشان به او این است که مطالباتشان از فرزند عین خواسته خودشان از زندگی نباشد. نیازی نیست که فرزند در بهترین مدرسه و دانشگاه درس بخواند؛ بلکه اجازه دهیم روند رشدی او کامل و متعادل باشد.
وی خطاب به زوجهای جوان قبل از اقدام به باردارشدن توصیه میکند: باورهای خود را بررسی کنید؛ اصرار اطرافیان مبنیبر دیرشدن، اصلاح روابط خود با همسرتان و پرکردن تنهاییهای زندگی مشترک دلایل نادرستی برای فرزندآوری هستند. باید ببینید در مسیر فرزندپروری چه انتظاراتی دارید؟
***بعداز ٥٠سالگی پدر نشوید!
با افزایش سن ازدواج و نداشتن تمایل تحصیلکردهها به فرزندآوری احتمالا زنوشوهر زمانی اقدام به بارداری میکنند که سن آنها افزایش یافته است. در مطالب و جراید بسیار درباره آسیبهای بارداری در سن زیاد برای زنان سخن گفته شده است، اما انگار که برای مردان مسئله ندارد و آسیبی ازسوی پدر، جنین را تهدید نمیکند. در ادامه این گزارش دکتر علیرضا حاکمی، متخصص ارولوژی معتقد است که اقدام به بارداری برای پدران تا سن قبلاز ٧٠سالگی هیچ مشکلی ندارد و فقط پساز ٧٠سالگی بهدلیل کاهش ترشح هورمون مردانه توان جنسی کاهش پیدا میکند. گذشته از توانایی اقدام به بارداری در پدر، اینکه چه آسیبهایی جنین را تهدید میکند، جای بحث دارد. بنابر گزارش «سلامت» نکتهای که امروزه در نشستهای علمی به آن توجه میشود این است که برای مردان نیز باید همانند زنان محدودیت سنی برای بارورکردن در نظر گرفت. همانند منوپوز (یائسگی) که در زنان اتفاق میافتد، آندوپوز نیز مسئلهای است که باعث کاهش کیفیت اسپرم در مردان میشود.
احتمال بروز مشکلات و بیماریهای روانی در جنین
تحقیقات علمی نشان داده است که احتمال بروز مشکلات و بیماریهای روانی و اختلال یادگیری نظیر اوتیسم، نداشتن تمرکز و اختلال توجه، اسکیزوفرنی و عقبماندگیهای تحصیلی و کندی رشد در فرزندان مردانی که در سن زیاد فرزنددار میشوند، حتی اگر مادر کمتراز ٣٠سال سن داشته باشد، بیشتر است. تحقیق دیگری ازسوی پژوهشگران آمریکایی و سوئدی انجام گرفته است که نشان میدهد احتمال بروز اوتیسم در کودکانی که پدرشان سن بیشاز ٤٥سال دارند، سه برابر بیشتر از دیگر کودکان است و احتمال اینکه این کودکان بیشفعال باشند،١٣برابر و احتمال بروز معلولیتهای جسمی در آنها ٢٤برابر است.
براساس نتایج تحقیقها، در طول زمان و با افزایش سن، کیفیت اسپرم افت میکند و این موضوع بر رشد مغز جنین اثرگذار است.
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-862
ارسال نظر