تاریخ خبر: کد خبر: 8101

نقدی بر سریال پر بیننده «شهرزاد»

به قلم : صالح مدرس زاده

نقدی بر سریال پر بیننده «شهرزاد»

سال 1384 بود که «سیروس مقدم»، کارگردان نام آشنای کشورمان با ساخت سریال «ریحانه» برای شبکه سه سیما، روند جدیدی را در ساخت مجموعه های تلویزیونی باب کرد. «قراردادن نام نقش اول سریال، روی عنوانش؛ آن هم نقش اولی که یک زن است.»

 

البته پیش از مقدم، داود میرباقری در سال 69 با ساخت مجموعه تلویزیونی «رعنا»، از این هنر تبلیغاتی برای جذب مخاطب بهره برد اما در آن زمان «رعنا» نتوانست به سرآغاز یک روند در سیاستگذاری های فرهنگی صداوسیما تبدیل شود تا این سیروس مقدم باشد که با «ریحانه»، «نرگس» و «مدینه» سهم قابل توجهی در پا گرفتن روند مذکور داشته باشد.

 

زنان اکثریت مخاطبان تلویزیونی کشور را تشکیل می دهند و جلب رضایت آنان -که اتفاقا حوصله و فرصت بیشتری برای مشاهده فیلم و سریال داشته و نیمی از آنها مادرانی هستند که مشاهدات خود را در تنظیم سبک زندگی خانواده شان پیاده می کنند- سیاست موفقیت آمیزی بود که صداوسیما در یک دهه اخیر پیاده سازی کرد و بدینوسیله در مواردی توانست مفاهیم بلند فرهنگی را در خانواده ها تقویت کند.

 

آخرین نمونه از این نوع مجموعه های تلویزیونی، سریال 110 قسمتی «کیمیا» بود که با درخشش مهراوه شریفی نیا توانست با وجود ضعف های خاص خود، از به یاد ماندنی ترین های تلویزیون در دهه 90 باشد.

 

اولین نمونه مشابه از این دست تولیدات که از طریق شبکه نمایش خانگی روانه بازار شد نیز «شهرزادِ» حسن فتحی است که همزمان با پخش «کیمیا» از رسانه ملی، وارد میدان رقابت با همتایان خود شد و توزیع قسمت های پایانی فصل اول آن همچنان ادامه دارد.

 

شهرزاد جلد

 

«شهرزاد» از نظر مؤلفه های تفننی و ایفای نقش بازیگران بسیار خوب ظاهر شده است. اولین ویژگی مشهود آن هم موفقیت در انتخاب بازیگران است. اوج این موفقیت را می توان در انتخاب استاد «علی نصیریان» برای نقش «بزرگ آقا» دانست. شاید برای سایر رل ها بتوان بازیگرانی در قد و قواره صاحبان فعلی شان متصور شد، اما نقش «بزرگ آقا»، فقط با بازی نصیریان تا این اندازه قابل باور می شد.

 

از دیگر مؤلفه های قابل تحسین این سریال نمایش خانگی می توان به برقراری ارتباط موسیقیایی خوب با مخاطب اشاره کرد. وظیفه ای که «محسن چاوشی» و «سینا سرلک» در یک همکاری کم نظیر به خوبی از پس آن برآمده اند و فراز و نشیب های داستان را با دو صدای متفاوت که هر یک در زمینه خود جزو بهترین هاست، تا رسیدنِ قسمتِ بعدی مجموعه، در ذهن مخاطب زنده نگه می دارند.

 

این ها نمونه هایی از برجستگی های تخصصی و فنیِ پر هزینه ترین اثر سینمای خانگی تاریخ کشور است. اما اگر قرار باشد در کنار این برجستگی ها، نقد هنری و فرهنگی سریال را نیز مورد توجه قرار دهیم، فقط تعریف و تمجید نخواهد بود.

 

part-18-32

 

وقتی سخن از هزینه هنگفت خرج شده در پای این سریال به میان می آید، اولین سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا سازندگان مجموعه شهرزاد در قبال این هزینه ها افق دید دیگری جز «زیبایی هنری» و «ایجاد تفریح کوتاه مدت برای بینندگان» در نظر داشته اند؟ و سؤال بعدی این که اگر بیننده ای در انتخاب فیلم و سریال برای تماشا در کنار خانواده اش دغدغه فرهنگی داشته باشد، می تواند با خیال آسوده و مطمئن، اثر جدید حسن فتحی را به خانه خود راه دهد؟

 

با نگاه از این منظر، «شهرزاد» نه تنها فرهنگ سازی قابل توجهی نداشته، بلکه در زمره آثار فرهنگ سوز قرار می گیرد.

 

شخصا به عنوان یک بیننده، بنا را بر این گذاشته ام که هدف نویسنده داستان، طراح لباس، گریمور و سایر عوامل تولید، بیان دقیق تر جزئیات فرهنگی اجتماعی دوران سیاه و تلخ طاغوت است. اما آیا چنین هدفی هر وسیله ای را توجیه می کند؟ اگر در راستای این هدف، بازیگران زنِ سریال دهان به آواز باز نکنند، از لباس های ناسازگار با عرف جامعه استفاده نکنند و بر زبان اهالی فرهنگ مملکت، الفاظ زشت و شرم آور رانده نشود، نقصانی به این هدف وارد خواهد شد؟

 

هنرمندانی که می توانستند با به تصویر کشیدنِ حداقلی هنر حقیقی زن مسلمان، یعنی «حجاب«، وظیفه خود در برابر خون های ریخته شده برای امنیت امروز میهن شان را انجام دهند، با کم توجهی به بزرگ ترین امتیاز زن هنرمندِ مسلمان، پایه های امنیت را نه با اقدام نظامی، که با گام های فرهنگی، بیش از پیش به مخاطره انداختند.

 

اسف بار ترین اتفاق ضد فرهنگی سریال «شهرزاد»، که برای اولین بار تا این اندازه وقیحانه در یک سریال نشان داده شد، حکایت های نویسنده از تفکرات فرازناشویی بود که سخن گفتن از آن هم شرم آور است.

 

part-18-17

 

متأسفانه سریال شهرزاد هرچه از دیدگاه تفننی و از نظر هنرمندی بازیگران در ایفای نقش، قابل تحسین است، از دیدگاه فرهنگی مورد مذمت بوده و جا دارد از افرادی که در کرسی های متولی گری فرهنگ کشور قرار دارند، پرسیده شود که دقیقا چقدر از اتفاقات فرهنگی اطراف خود خبر دارند؟ و در صورتی که با نویسنده حقیر هم عقیده هستند، نقش خود در پدافند فرهنگی کشور را بازگو بفرمایند.

 

کلمات کلیدی

  • ابهر 0 0

    با سلام و احترام
    دقیقا دلیل اینکه من اینقدر از این سریال بدم میاد همین تهاجم فرهنگی است که این سریال در داخل کشور با مجوزهای رسمی کمکی بسیار برنامه ریزی شده به غرب کرد. از برگزاری شوی لباس شهرزاد تا فروشگاه لباس شهرزاد، گردنبند شهرزاد و ...

  • رضا 0 0

    چپ بری راست بیایی مردم هرچیزی که انتخاب کنن رسانه های حکومتی مثل شما با اون مخالفن مردم هم با شما مخالفن به کوری چشم سیزن دو این سریال درجه یک پربیننده تر هم خواهد شد

ارسال نظر

تریبون