تاریخ خبر: کد خبر: 250

گزیده گفتاری از استاد اصغر طاهرزاده درباره جبهه امام و دشمنانش

جبهه‌هایی که امام در قرن بیستم گشود

قرن بيستم، قرني است كه جبهه‌ها مشخص شده است و خط توحيد از طريق امام، از خط شرك توحيدنما، متمايز شده است. خط امام، نمايش توحيد در قرن بيستم است. امام عزيز فرمودند: اين قرن به خواست خدا، قرن نابودي مستكبرين است

جبهه‌هایی که امام در قرن بیستم گشود

پيامبر آمد، راه توحيد را روشن كرد. حالا اگر توحيدي مناسب اين زمان مي‌خواهيد، خط امام، همان توحيد است. بعد از هر مشكلي، خدا ملت‌ها را تنها نمي‌گذارد و يك رهبر كه خط توحيد را مناسب زمان به آن‌ها نشان دهد، براي‌شان مي‌آورد.

 

جبهه توحيدي قرن بيستم، امام(ره) است. امام نقش‌اش نجات ملت‌هاست از سرنوشت اسفبار اين قرن. قرن بيستم، قرن تحرك‌هاست؛ قرن سرنوشت‌هاست؛ تعيين سرنوشت ملت‌ها. قرن بيستم، قرني است كه جبهه‌ها مشخص شده است و خط توحيد از طريق امام، از خط شرك توحيدنما، متمايز شده است. خط امام، نمايش توحيد در قرن بيستم است. امام عزيز فرمودند: اين قرن به خواست خدا، قرن نابودي مستكبرين است. جبهه‌هايي كه امام گشودند:

 

جبهه فقر در مقابل زراندوزي

امام مي‌فرمايند: فرياد ما فرياد فقر و تهيدستي گرسنگان و محرومان و پابرهنه‌هايي است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه‌روزي آنان را زراندوزان و دزدان بين‌المللي به يغما برده‌اند.

امام مي‌فرمايند: «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدني نيست. جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما، جنگ ايمان و رذالت بود.» يعني جبهه‌اي گشوده شد كه يك طرفش غنا و استكبار و رذالت و كفر است و طرف ديگر آن استضعاف و ايمان و فقر. جبهه سرمايه‌دار و مرفه، از جبهه مستضعف جداست و اگر خط امام، جبهه طرفداري از مستضعفين است، ديگر با آن جبهه قاطي نمي‌شود.

 

جبهه زجركشيده‌ها و پابرهنگان، در مقابل مرفهين بي درد

كلام امام اين است:‌ «نبايد مصلحت پابرهنه‌ها و گودنشين‌ها و مستضعفين بر مصلت قاعدين در منازل و مناسك و متمكنين و مرفهين گريزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامي مقدم باشد.»

آيا نبايد اين خط را به‌عنوان يكي از اصول تعيين حق و باطل به‌كار ببريم و در ارزيابي‌هاي‌مان حسابش كنيم؟ مي‌فرمايد: «خود اين، دو نوع تحرك، يكي مستضعف‌گرايي و ديگري مرفه‌گرايي، دو خط متمايزند، به تمايز شرك و توحيد.»

 

جبهه روحانيت متعهد در مقابل روحانيت رفاه‌طلب

يك خطري كه الان هست كه همه روحانيون را به يك نظر و با يك بينش و عملكرد مي‌بينند تا مطلقاً همه را ردكنند و اين يك خطر است كه يا مطلقاً رد مي‌كنند و يا همه را تأييد مي‌كنند. امام مي‌فرمايند: «آمريكا و استكبار در تمام جبهه‌ها افرادي را براي شكست انقلاب اسلامي در آستين دارند؛ در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها مقدس‌نما‌ها را كه خطر آنان را بارها و بارها گوشزد كرده‌ام، اينان به قيافه‌اي حق به جانب و طرفداري دين و ولايت، همه را بي‌دين معرفي مي‌كنند. بايد از شر اين‌ها به خدا پناه ببريم. همچنين كساني ديگر كه بدون استثنا به هر چه روحاني و عالم است، حمله مي‌كنند و اسلام آن‌ها را اسلام آمريكايي مي‌نمايند. هر وقت نام روحانيت را به ميان آوردند و از آنان قدرداني نمودم، مقصود علماي پاك و متعهد و مبارز است.»

 

جبهه مبارزه با مرفهان بي‌درد

شايد براي‌تان عجيب باشد كه آيا نمي‌شود به يك سرمايه‌دار نصيحت كرد كه بيا با ما بساز. امام مي‌گويد اين بيراهه رفتن است. اصلاً با الفباي مبارزه آشنا نيستي. متوجه نيستي كه شرايط قرن بيستم يعني چه. نمي‌داني در شرايط جديد با اين جبهه، نصيحت‌كردن نتيجه ندارد. امام مي‌فرمايند: «ملت عزيز ما مبارزان حقيقي و راستين ارزش‌هاي اسلامي هستند [و] به‌خوبي دريافته‌اند كه مبارزه با رفاه‌طلبي سازگار نيست و آن‌ها كه تصور مي‌كنند مبارزه در راه استقلال و آزادي مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه‌داري و رفاه‌طلبي منافات ندارد، با الفباي مبارزه بيگانه‌اند.»

آيا مي‌شود هم مبارزه نكرد و هم مؤمن بود؟ خط توحيدي قرن بيستم مي‌گويد، نمي‌شود. قرن، قرن مبارزه با ستم است؛ يا بايد مبارزه كنيم و يا بايد بنشينيم. اولين شرط مبارزه اين است: «مبارزه با رفاه، سازگار نيست.»

امام مي‌فرمايند: «آن‌ها كه تصور مي‌كنند سرمايه‌داران و مرفهان بي‌درد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مي‌شوند و به مبارزان راه آزادي پيوسته و يا به آنان كمك مي‌كنند، آب در هاون مي‌كوبند.»

 

* درباره استاد اصغرطاهرزاده

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون