تاریخ خبر: کد خبر: 6652

شجریان اول به قرآن پشت کرد بعد به انقلاب

او که فرزند پدری است قاری قرآن و معتقد و متدین به اسلام و به قول خودش بیشتر دوران کودکی و نوجوانیش را در پای جلسات قرآن پدر در مشهد گذرانده است،خود او در خاطراتش از ناراحتی پدر و خانواده مذهبیش از گرایشش به موسیقی و دوری از مذهب و قرآن می گوید.

به گزارش قاصدنیوز، حسین ابراهیمی در وبلاگ سرباز صفر جنگ نرم نوشت: مظلوم ترین ساحت در این کشور ساحت هنر است،هر کس با هر عقیده و هر گرایش اسم خودش را هنرمند می گذارد و روزی دیگر معروف می شود و پس از آن در مرکز توجه مردم قرار می گیر آنگاه است که این بادکنک تو خالی می ترکد و فرهنگ و غرور ایرانی اسلامی این ملت بزرگ دچار خدشه و اهل آن دچار بهت و تاسف می گردند،بار ها این سیر در بازیگران و خوانندگان مختلف تکرار شده است1 و این بار نوبت کسی است که نام و نان از این انقلاب دارد،اما نمکدان شکن شده است،کسی که روزگاری به عکس گرفتن با قرآن و بودن در جمع مردم مذهبی می بالید و امروز با زقاصه ها و زنان بدنام و منحرفین فکری و بهایی ها عکس می گیرد و به بودن در کنار آن ها و آواز خواندن برای آنها افتخار می کند.

شجریان؛فردی که دیگر امروز برای دوستداران دین و انقلاب مرده است،فردی که ابتدا به قرآن پشت کرد و بعد به انقلاب،او که فرزند پدری است قاری قرآن و معتقد و متدین به اسلام و به قول خودش بیشتر دوران کودکی و نوجوانیش را در پای جلسات قرآن پدر در مشهد گذرانده است،خود او در خاطراتش از ناراحتی پدر و خانواده مذهبیش از گرایشش به موسیقی و دوری از مذهب و قرآن می گوید.

 

شجریان روزگاری چنان از آن قرآن فاصله می گیرد که در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه تلویزیونی اس.بی.اس استرالیا درباره این که با خواندن آواز دخترش در برابر مردان و ترانه های سیاسی خود آیا قصد دارد با این کارها با جمهوری اسلامی دهن کجی کند، می گوید: «آنها راه خودشان را می روند و می گویند قوانین الهی است و قابل تعویض نیست ... آنها کار خودشان را می کنند و ما هم کار خودمان را می کنیم.

 

کار به همین سخن تمام نمی شود و آشکارا و فراتر از حمله به نظام اسلامی ،به اسلام ناب محمدی حمله می کند و در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید: "به طور کلی نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند و باز هم نخواهند آمد."

 

شجریان با این اظهارات نشان می دهد که ابراز نارضایتی او از نظام سی و چند ساله جمهوری اسلامی، بهانه‌ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است،او با تصریح به «کنار نیامدن 1400 ساله با هنر» انگشت اتهام را به سمت اسلام می‌گیرد و پرده از درونیات خود بر می‌دارد.

 

گویا اسلام‌ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می‌کند! و اینجا جناب شجریان،کسی که روزی حس خوب ربنای او در کنار سفره های افطار این مردم بود، به خدا و اسلام و قرآن و قوانین آسمانیش پشت می کند.

 

این مردم برای این انقلاب خون دادند،بهترین جوان هایشان را دادند آن وقت آقای شجریان برای کف زدن چند ضد انقلاب برای او " در بخشی از اظهاراتش با بی بی سی فارسی می گوید: «حقیقتش من از اولش هم انقلابی نبودم ولی دور و بر من همه اش افرادی بودند که گرایش سیاسی و چپی داشتند و مجبور بودم توی آن بچه ها باشم، چون اطراف من همه سیاسی حرف می زدند."

 

او با همین حرفش دیگر جایی در دل مردم انقلابی این کشور عزیز ندارد و بالاتر از این او در مصاحبه ای دیگر به مردی که همه خداپرستان دنیا در این قرن مدیون انقلاب دینی او هستند توهین می کند و در اعتراض به پخش تصویر مبارک امام خمینی (ره) بر روی تصنیف «ایران ای سرای امید» به بی‎بی‎سی فارسی میگوید: " آن آهنگ یک حالت رستاخیزی را در جامعه نشان میدهد اما دیدم که اینها روی این آهنگ تصویر آقای خمینی را نشان میدهند که دارد از پله های هواپیما پایین می آید، خوب، من این آهنگ را برای ایشان نخواندم که! و دیدم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارد از آهنگهای من سوءاستفاده این‏جوری میکند."

 

هنر واقعی ماندن در کنار این مردم با فرهنگ و انقلابی است نه آنکه به خاطر دهن کجی کردن با نظام اسلامی برویم با بهاییان و صهیونیست پرستان شبکه بی بی سی فارسی عکس بیندازیم و با این کار مهر تایید به دشمنی آنان با ملت ایران بزنیم.2و3

 

باید هنر واقعی را احیا کرد،باید هنرمند واقعی را به این مردم شناساند،این ملت بزرگ قهرمان کم ندارد،از پوریای ولی و تختی ،تا چمران و همت و باکری؛کسانی که بی ادعا برای عزت این مملکت و اعتلای فرهنگ و اسلام با این مردم ماندند و جان دادند،فرهنگ و هنر دارای مفاهیمی قدسی است که امثال شجریان که لیاقت و شرافت در کنار آن بودن را نداشته اند ،دست روزگار آنان را پس زده و به اختیار خودشان به صدای لشکر اهریمن بدل گشته اند.4

 

موسیقی سنتی ما همیشه به مضامین و اشعار عرفانی و الهی مزین است و به آن می بالد و همگان باید بدانند که هنر سکولار در یک جامعه اسلامی جایی ندارد چه برسد که بخواهند از آن تجلیل هم بکنند که این موضوع اگر اتفاق بیفتد بی شک نشان دهنده تهی شدن آن جامعه از اسلامیت است.

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پینوشت:

1-امروز شجریان و گوگوش و گلشیفته و فردا...

2-پایان مبتذل داستان شجریان+10عکس

3-گناه شجریان عکس انداختن با گوگوش نیست

 4-شجریان؛ از قهر با ملت تا اسلام ستیزی

کلمات کلیدی

ارسال نظر

تریبون